قاطی پاتی!!!


یه دختررو دیدم افتاده بود رو زمین ، بلندش کردم ۳ بار بوسیدمش گذاشتمش یه گوشه... نعمت خداست بالاخره، گناهه رو زمین بیفته ... !


 

یه چیزی میگم بگو باشه قول دادیا

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

یه ماچ اول صبی میدی دلم وا شه !؟؟؟



 

زَوَّجتُکَ نَفْسی فی المُدَّةِ الْمَعْلوُمَه عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلوُم …..»

 

بگو: «قَبِلْتُ» !

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

خانوما الان که اینو خوندین به عقد موقت من در اومدین اول صبحی !



 

آرزو به دلمون موند يكي صب جمعه با اين جمله بيدارمون كنه :

 

عزيزم پاشو شير موزتو بخور، توش گردو ريختم !

 


 

شب جمعه ايه اگرم بخوايم بخوابيم صدا گربه ها نميزاره پدر سگا چه توانيم دارن :))



 

آقا یکی این آرایشگرا رو توجیه کنه!

 

درسته گفتن عروس باید با بقیه آرایشش فرق کنه، ولی منظور این بوده که خوشگل تربشه، نه عجیب تر !!!

 


 

یادش بخیر قدیما دخترارو می خواستن تهدید کنن می گفتن عکستو می ذاریم اینترنت :))))

 


 

پسرا از دخترايه باحال خوششون مياد نه دخترايى که ميخوان نشون بدن با كلاسن پس خاكي باشيد تا تنها نباشيد

 


 

چهار طرف اتاقم عنکبوته تار بسته

 

منم ازشون به عنوان سیستمه پدافندی علیه پشه ها استفاده میکنم

 

یه همزیستیه مسالمت آمیز داریم با هم

 

حالا ازین جالب تر مامان بزرگم هر وقت میاد تو اتاق اشک تو چشاش جمع میشه میگه یاده سفر مکه (غار حرا) افتاد

 


 

دو تا دوسـت دختر هم نداریم، اس ام اس عاشقانه ای که اولی فرستاد رو بفرستیم به دومی،

 

جواب دومی رو بفرستیم واسه اولی،

 

کلا بزنیم تو کار ترانزیت :))



 

روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی:

 

اول این که سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!

 

دوم این که در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی!

 

سوم این که در بهترین کاخها و خانه های جهانزندگی کنی!!!

 

پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیارفقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟

 

لقمان جواب داد:

 

به سختی...!!

 


 

چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم؟؟؟؟؟؟؟

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

دمش گرم ....نجاتمون داد :))

 


 

از وختی بابام LCD خریده یکی از معضلات زندگی مامانم اینه که چطوری گلدون و روش جا بده :|

 


 

تو پیاده رو که راه میرم گربه های که لم دادن جلوم بلند میشن معذب میشم

 

همچین آدم مهربونیم من


امروز وختی رفته بودم بچه ی داداشمو از مهد کودک بیارم یه پسر با شلوار صورتی و تی شرت سرخابی به علاوه کلی دستبند و گردنبند و گوشواره گفت:
خانوم بچتون بابا بخاد ماهستیما!!
منم گفتم:شوما فوق ِ فوقش بتونی خاله شی !
لذا ناز بشی تو جوووووون برو تو سایه !


 

*اصن چرا منو به دنیا آوردین*

 

تیر خلاص من به والدینم

 

وختی در مقابل خواسته های غیر معقول و خرکیم مقاومت میکنن!

 


 

مظلوم کیست؟؟؟........ .........مظلوم کسی است که وقتی صحنه بوس در تلویزیون پخش می شود همه سرها به سمت اون بدبخت چرخیده میشه، انگار اون مقصره...

 


 

رفتم تو کوه داد زدم .. يعني از من خوشگل ترم هست !؟ صدا اومد هست هست هست ... هيچي ديگه برگشتم خونه!

 


 

چند روز است

 

دائم به زير دل ات فکر ميکنم ...

 

خوشي ها دقيقأ کجايش زدند

 

که راحت قيد همه چيز را زدي؟!!!

 


 

برادر زاده‌م هشت سالشه،

 

مامانش بهش گفته خیلی خودسر شدی!

 

اومدم میبینم چندتا از لباس‌هاش و دو سه تا عروسک و بسته آدامسش و دفترمشقش رو گذاشته تو کوله پشتیش.

 

میگم چیکار داری میکنی؟

 

خیلی جدی کوله رو میندازه رو پشتش، میگه:

 

"تو خونه ای که به من توهین بشه جام نیست! دارم میرم!"

 


 

من فک میکنم اگه بیرونم تلفن داشت من ک میرفتم بیرون مامانم میگف:شماره ی بیرون و بده من ک میری بیرون خیالم راحت باشه :))

 

همچین مامان نگرانی دارم من :|

 


 

ینی انقد که تو 20:30 گفتن اروپا قحطی و بدبختیه انتظار داشتم تو یورو 2012 با توپ پلاستیکی و شــورت عمه دوز بیان تو زمــین!

 


 

اگه چهار تا یخچال فریزر ساید بای ساید + دو تا تلویریون 52 اینچ + دو تا کولر گازی هم توو این خوونه باشه از نظر بابام تمام پول برق بخاطر کامپیوتر و چراغ اتاق منه :| :'(

 


 

دوست دوران مهد کودکم نه تنها ازدواج کرد طلاقم گرفت

 

منم هنوز دارم پاندای کنگ‌فوکار دانلود میکنم :|

 


 

" مادرم ، تاج ســـرم "

 

.

 

.

 

.

 

.

 

..

 

.

 

.

 

.

 

.

 

خالکوبی دکتر شریعتی :))

 


 

ماهیمون هی میخواست یه چیزی بهم بگه . تادهنشو وا می کرد آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه . دست کردم تو آکواریوم درش آوردم . شروع کرد از خوشالی بالا پایین پریدن . دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو . اینقده بالا پایین پرید خسه شد خوابید . دیدم بهترین موقع تا خوابه دوباره بندازمش تو آب. ولی الان چند ساعته بیدار نشده . یعنی فکرکنم بیدار شده دیده انداختمش اون تو قهر کرده خودشو زده به خواب...

 

***

 

یکی از رفقا سوغاتی شورت 40 دلاری واسم آورده!

 

موندم میخوام برم عروسی، رو شلوار بپوشمش یا زیر!

 


 

با این وضعی که من میبینم چند سال دیگه

 

دو تا پسر دارن حرف میزنن

 

رضا : علی جون ابرو هاتو خیلی ناز برداشتی

 

علی : قربونت برم الهی ، پیش همون آقا کریم رفتم

 

رضا : کریم ،کدوم کریم ؟

 

... علی: بابا کریم بلونده . همون آرایشگره که موهاشو مش استخونی میکنه

 

دو تا دختر دارن حرف میزنن

 

ژیلا : مرجان به اون سیبیل زنونت قسم وقتی لیلا اسمتو آورد می خواستم با چاقودسته شاخیه دو تیکه اش کنم

 

مرجان : ای ول بابا خیلی خانومی ، ولی ولش کن اینها مرام ندارن . سگو نباس با چاقو زد ....

 


 

یکی از حسرت های بچگیم خون دماغ شدن بود ! خیلی حس و ژست باکلاسی بود . . . همه بهت توجه می کردن در حد شهید زنده !

 


 

یه نفر با چشما و گوشای کاملا بسته در ادارههای دولتی فقط از روی بو و رایحه موجود در فضا میتونه ساعت رو حدس بزنه

 

بوی دهن : 8 الی 9 صبح

 

بوی نون و خیار : 9 تا 10

 

بوی عرق: 10 تا 12

 

بوی جوراب : 12 تا 1

 

بوی میکس عرق ، جوراب ، گلاب : نماز ظهر

 

بوی نهار :1 تا 2

 

بوی آروغ:2 الی 3 بعدازظهر

 


 

ننه بزرگم میگه دختر پسری که همدیگه رو دوست داشته باشن بهم محرمن؛ صیغه و اینا هم دیگه نمیخاد ...

 

اصن مرجع تقلیده منه به قرعان

 


 

ﻣﯿﮕﻦ ﺗﻮ ﺑﻬﺸﺖ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻏﻬﺎ

 

ﺗﺎ ﺁﺩﻡ ﻣﺠﺮﺩ ﯾﺎ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﻣﯿﺒﯿﻨﻦ

 

ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﻣﯿﭙﺮﻥ ﺗﻮ ﻣﺎﻫﯿﺘﺎﺑﻪ

 


 

از قلبم پرسيدم:چه کنم وقتى دلم تنگ است و دستم کوتاه؟

 

جواب داد:من کارم خونرسانى به بدنه،از من شرو ور نپرس!!

 

 


تلویزیون داره میگه :
جوونا باید مسیر زندگیشونو مشخص کنن تا موفق بشن ...
یهو مامانم برگشته میگه :
مسیرشون مشخصه دیگه ...
اینترنت ..آشپزخونه...
اینترنت...دستشویی...
اینترنت...تخت خواب ...!!!


 

تو اتوبوس نشستم با راننده گرم گرفتم ازم پرسيد چي خوندي؟

 

گفتم: كامپيوتر

 

گفت ميتوني يه سي دي آهنگهاي باحال واسم بزني :-s

 


مجردا دو دسته لباس دارند:

1) کثیف
2)کثیف ِ قابل پوشیدن



شانس ما همیشه تو سینما یا تئاتر
صندلی جلویی یه خانومی نشسته که موهاشو اندازه گنبد امام زاده داوود بالا برده



آگهی تبلیغاتی پخش میکنه ، میگه ، مهاجرت به آمریکا "فقط" با 500 هزار دلار
دلم میخواد برم یقه اون مجری رو بگیرم بگم لامصب برداشتت از کلمه فقط چیه ؟


غضنفر به نامزدش اس ام اس می ده: عزیزم! من تا ۱۰ دقیقه دیگه میام پیشت. اگه نیومدم اس ام اس رو دوباره بخون!


فقط یه ایرانی می تونه بره به یک مسافرت چند روزه برای استراحت... بعد از بازگشت هم چند روز بخوابه برای اون چند روز استراحت!


پسر خاله : یه روز رفتم نونوایی ...
نونوا گفت هر کسی اومد
بگو پشت سرت وا نسه
نون نمی رسه
منم هر کی اومد
... گفتم بیا جلوی من واسا
پشت سرم نون نمی رسه ... !


خدایا نمی شد پشه هم مثل مورچه بره کار کنه خسته بشه بکپه یه گوشه...


دانشمندان شهر غضنفر اینا کشف کردند
“انسان هایی که بیشتر عمر می کنند دیرتر می میرند” !


خر کردن چیست ؟
ایجاد اعتماد به نفس کاذب در فرد ، برای انجام کاری احمقانه !


ضرب المثل جدید
“نه خوردیم نون گندم ، نه دیدیم دست مردم” !


در سه حالت میتونی برای “دیگران” مهم باشی :
۱٫خوشگل باشی
۲٫پولدار یا مشهور باشی
۳٫بمیری !


غضنفر می ره عیادت مادرزنش. می پرسه “بهتری؟”
مادرزنش می گه: “تبم قطع شده ولی گردنم هنوز درد می کنه…”
غضنفر می گه: “انشاالله اون هم قطع می شه!”


یادم آید روز دیرین
خوب وشیرین
اول ترم
وقت بسیار درس اندک …
حال اینک روز آخر
روز تلخ امتحانات
آخر ترم
وقت اندک
درس بسیار ، درس بسیار ، درس بسیار !


غضنفر میره رستوران میگه : جوجه دارین ؟
گارسون : آره
میگه : دونش بدین نمیره !


به غضنفر میگن چرا خودکشی کردی؟ افسرده‌ای؟
میگه نه بابا، خوبم، می‌خواستم تو اوج خداحافظی کنم !


میگن : تنبلی مادر همه عادت ‌های بد ماست !
ولی خب به ‌هرحال مادره و احترامش واجبه !
مجردا دو دسته لباس دارند:

1) کثیف
2)کثیف ِ قابل پوشیدن



شانس ما همیشه تو سینما یا تئاتر
صندلی جلویی یه خانومی نشسته که موهاشو اندازه گنبد امام زاده داوود بالا برده


آگهی تبلیغاتی پخش میکنه ، میگه ، مهاجرت به آمریکا "فقط" با 500 هزار دلار
دلم میخواد برم یقه اون مجری رو بگیرم بگم لامصب برداشتت از کلمه فقط چیه ؟


غضنفر به نامزدش اس ام اس می ده: عزیزم! من تا ۱۰ دقیقه دیگه میام پیشت. اگه نیومدم اس ام اس رو دوباره بخون!


فقط یه ایرانی می تونه بره به یک مسافرت چند روزه برای استراحت... بعد از بازگشت هم چند روز بخوابه برای اون چند روز استراحت!


پسر خاله : یه روز رفتم نونوایی ...
نونوا گفت هر کسی اومد
بگو پشت سرت وا نسه
نون نمی رسه
منم هر کی اومد
... گفتم بیا جلوی من واسا
پشت سرم نون نمی رسه ... !


خدایا نمی شد پشه هم مثل مورچه بره کار کنه خسته بشه بکپه یه گوشه...


دانشمندان شهر غضنفر اینا کشف کردند
“انسان هایی که بیشتر عمر می کنند دیرتر می میرند” !


خر کردن چیست ؟
ایجاد اعتماد به نفس کاذب در فرد ، برای انجام کاری احمقانه !


ضرب المثل جدید
“نه خوردیم نون گندم ، نه دیدیم دست مردم” !


در سه حالت میتونی برای “دیگران” مهم باشی :
۱٫خوشگل باشی
۲٫پولدار یا مشهور باشی
۳٫بمیری !


غضنفر می ره عیادت مادرزنش. می پرسه “بهتری؟”
مادرزنش می گه: “تبم قطع شده ولی گردنم هنوز درد می کنه…”
غضنفر می گه: “انشاالله اون هم قطع می شه!”


یادم آید روز دیرین
خوب وشیرین
اول ترم
وقت بسیار درس اندک …
حال اینک روز آخر
روز تلخ امتحانات
آخر ترم
وقت اندک
درس بسیار ، درس بسیار ، درس بسیار !


غضنفر میره رستوران میگه : جوجه دارین ؟
گارسون : آره
میگه : دونش بدین نمیره !


به غضنفر میگن چرا خودکشی کردی؟ افسرده‌ای؟
میگه نه بابا، خوبم، می‌خواستم تو اوج خداحافظی کنم !


میگن : تنبلی مادر همه عادت ‌های بد ماست !
ولی خب به ‌هرحال مادره و احترامش واجبه !


 

1- یارو نه درس خونده؛ نه شغلی داره؛ نه ماشینی... خلاصه هیچی نداره؛ ازش می پرسی ازدواج کردی؟ با اعتماد به نفس میگه هنوز دم به تله ندادم! لامصب تو خودت تله ای!

2- حتی اگر از دوران مهدکودک چشماتون ضعیف باشه، از نظر پدر و مادرتون این کامپیوتر صاحاب مرده باعثشه!

3- تا حالا دقت کردین یکی از سرگرمی های خاص مردم اینه که وقتی از مطب دکتر میان بیرون، حساب کنن ببینند این دکتره روزی چقدر درآمد داره.

4- امروز سوار یه تاکسی شدم کولرش روشن بود، می خواستم سرمو بچسبونم به شیشه و از خوشی گریه کنم!

5- رفتم از دکه روزنامه بخرم یه زنه اومده میگه آقا ببخشید آدامس موزی دارید؟ مرده یه آدامس موزی بهش داده، زنه میگه نه یه طعم دیگشو میخوام!

6- یه رفیق داریم اسطوره مشکلاته، بدشانس، بدهکار، تنها، مشروط...! یعنی دیگه مشکلی نمونده که این تجربه نکرده باشه. زنگ زدم بهش، میدونید آهنگ پیشوازش چی بود؟؟ همه چی آرومه... من چقد خوشحالم...!

7- روش های رفتن به خارج: 1- اتوبوس 2- قطار 3- هواپیما 4- فتوشاپ

8- از خر خر تر، مرغ ماهی خاره، چون همش ماهی می خوره! یعنی هیچ وقت از ماهی زده نشده؟ مثلا هوس قرومه سبزی نمی کنه ؟

9- کسی رو برای زندگیت انتخاب کن، که اگه آب گرمکن هم تو صورتش ترکید؛ بهونه های دیگه ای هم برای ادامه زندگی باهاش داشته باشی!

10- من اگه مراد هم می شدم، زندگی بر وفق خرم بود نه خودم...

11- سوالای رایج همه خونه ها:
این تلویزیون بی صاحاب واسه کی روشنه؟!
چی از جون این یخچال بدبخت می خوای؟!
کی دمپایی دستشویی رو خیس کرده؟
این موقع شب با کی حرف می زنی؟
چشمات در نیومد پای این کامپیوتر کوفتی؟

12- برای مردم غمگین زندگی در شهر آسان تر است.
در شهر شخص می تواند صدسال زندگی کند بدون آنکه متوجه شود مرده و خیلی وقت پیش تبدیل به خاک شده است...

13- در سه حالت میتونی برای «دیگران» مهم باشی: 1. خوشگل باشی 2. پولدار یا مشهور باشی 3. بمیری

14- نیازمندی ها، فوری! به یک دلیل خوب برای زندگی کردن نیازمندیم

15- زندگی جان عزیزم! اگه مایلی یه چند قدمی باهام راه بیا.

16- نقش شاگرد مغازه در فیلم های ایرانی:
+هی پسر بپر برو سر کوچه دو کیلو شیرینی بخر بیار
-چشم اوستاااا

17- یکی از فامیلامون (دختر) یک سال مالزی بود، بعد دو سال رفت کانادا. تنهام زندگی میکنه.
واسه تعطیلات برگشته ایران، خواست بره کیش با دوستش، باباش اجازه نداد!
گفت نمی ذارم تنها بری مسافرت!

18- یک ضرب المثل کره ای هست که میگه: چینی اگر عقل داشت، ژاپنی میشد!

19- یکی از فانتزیام اینه که وقتی یک ثانیه مونده مایکروویو زمانش تموم شه، خاموشش کنم!
اصلا احساس خنثی کردن بمب تو ثانیه آخر بهم دست میده

20- فقط یه پسر ایرانی می تونه وقتی از سر جلسه امتحان میاد بیرون با نیشی باز و خیلی خوشحال بگه افتضاح دادم! یعنی سرخوش تا این حد.

21- یکی از معضلات زندگی ام اینه که همیشه تو سربرگ امتحان جلوی نام، نام و فامیلو کامل می نویسم بعد تازه می بینم پایینش نوشته نام خانوادگی

22- این بچه های جدید چی میفهمن از زندگی؟ چی حالیشونه؟ وقتی یه دست گل کوچیک تو خیابون نزدن

23- یادش بخیر یه زمانی دفترامون خط کشی نداشت با خودکار قرمز دو طرفش خط می کشیدیم. همیشه هم این خط کش لامصب کج می شد گند میزد توش.

24- لذتی که در 10شدن امتحان با تقلب هست، در 20 شدنش بدون تقلب نیست.

25- جون مادرتون اگه ماشین صفر می خرین رو شیشه بنوسید «ماشین صفره»
ولی پلاستیک های رو صندلیشو بکنید!

26- چقدر بدم میاد از این سایتایی که تا میخوای ازشون یه چيز دانلود کنی، میگه اول باید عضو سایت بشین...!

27- شنیدین این پسرای دم بخت میگن: من قصد ازدواج ندارم؟
یکی نیست بهشون بگه آخه عزیز من! ازدواج که قصد نمی خواد! پول می خواد که تو نداری!

این دخترای دم بخت میگن: من قصد ازدواج ندارم؟

یکی نیست بهشون بگه آخه عزیز من! ازدواج که قصد نمی خواد! خواستگار می خواد که تو نداری!

28- در زندگی هر انسانی چیزهایی هست که به خودش هم مربوط نیست، چه رسد به شما دوست عزیز.

29- واقعا واسه آیفون (دربازکن) توی ایران فرهنگ سازی نشد. می پرسی کیه؟ میگه بازکن، خوب برادر من دارم سوال ازت می پرسم قشنگ گوش کن و پاسخ مناسب بده!

30- به خواهرم می گم دعا کن برام، دعای بچه ها زود اجابت میشه...
میگه: د نه د اگه دعای بچه ها اثر داشت وقتی که من شیش سالم بود و تو او عروسکمو شیکوندی، باید می مردی!

31- اون روزی که مادر پدرا بفهمن دیگه لازم نیست وقتی با خارج حرف میزنن پای تلفن داد بزنن، اون روز روز عید جوانه های بهاریه.

32- اونقدری که واسه تو مایه گذاشتم، اگه به دسته بیل آب می دادم تا حالا میوه داده بود.

33- گاهی باید دست از سرش برداری... و به جاش از پات، برای شوت کردنش استفاده کنی.

34- الان نزدیک به نیم ساعته که ایرانسل بهم اس نمیده، دلم شور میزنه.

35- از صبح تا حالا یه کله دارم درس می خونم یه لحظه خواستم گوشیمو نگاه کنم ببینم ساعت چنده!
یه دفه زرتی مامانم اومد تو اتاق و یه بشقاب پر میوه و تنقلات آورده بود، تا منو دید گفت «منو باش فکر می کردم بچم داره درس میخونه برم به تغذیش برسم، خاک تو سرت» در رو محکم بست و رفت بیرون!

36- به یارو میگم 12 تا نون بده، ماشین حساب درآورده

37- قدیما می گفتن:
ما از صفر شروع کردیم تا به اینجا رسیدیم! آخه این صفر لامصب کجاست که ما هرچی جون می کنیم بهش نمی رسیم؟

38- به نظر من دانشگاه باید این روزایی رو که نمیری سر کلاس از شهریه کم کنه ها. این پولا خوردن نداره!

39- یه روز غضنفر سوار هواپیما میشه یهو هواپیما سقوط می کنه...
(البته این قرار بود جوک باشه اما حادثه خبر نمی کنه!)

40- دیدن بعضی ها وقتی میشینن روی صندلی چرمی بعد صدا میده یه بار دیگه صداشو درمیارن تا بگن صدای صندلی بود؟!

41- یکی از دو راهی های زندگی وقتی است که نمی دانید در شیشه ای مقابل تان را باید بکشید یا فشار دهید.

42- همین روز است گداها سر چهارراه با دستگاه کارتخوان بیان سراغمون

43- تا حالا دقت کردین همه شب ها عین جغد بیداریم ولی شب امتحان ساعت 8 رو کتاب خوابمون می بره؟

44- من اگه بخوام ساعت 7 از خواب بیدار بشم، آلارم گوشیمو این طوری تنظیم می کنم: 6:30 / 6:40 / 6:50 / 7

45- توی تهران، کل جدول مندلیف رو با یه نفس می کشی تو بدن

46- زنه هم بچه بغلشه هم کیفش هم ساکه بچه ها، اون وقت شوهرش عینه دسته جارو کنارش راه میره!

47- اینقدر که ما تو این چند سال از تغییر قیمت کالاها تعجب کردیم؛ فکر نکنم اصحاب کهف بعد اون همه سال که از خواب بیدار شدن و رفتن تو بازار از تغییر قیمت کالاها تعجب کرده باشن.

48- میری از خودپرداز پول بگیری، رمزتو می زنی پول برمیداری، بار دوم کارتو میذاری، رمز رو اشتباهی می زنی، یکی از پشت میگه: آقا رمزتو اشتباه زدی ها...

نظر یادتون نره!

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

سرنوشت کارتون هایی که میدیدیم چی شد؟!!

پت و مت دكتراي مهندسي عمران گرفتند و الان جزو هيئت علمي دانشگاهند!

 

ملوان زبل الان ديگه يه دزد دريايي معرف شده در خلیج عدن!

 

 


گربه‌سگ عمل کردن و جدا شدن!

 

.

.

.

بقیه در ادامه مطلب.

.

.

نظر یادتون نره


ادامه مطلب
نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

 

 

 

 

 

 

 

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

طالع بینی و فال عجیب چینی !

 

 

هیچ کلکی در کارنیست!

 

 

این بازی بطرز شگفت آوری دقیق خواهد بود! البته به شرطی که تقلب نکنید!
طالع بینی چینی!

 

 

سال جدید چینی امسال سال اژدهای آهنین است

 

 

که امیدواریم سالی خوش و پر از خوش شانسی برای شما باشد!

 

 

فقط به دستور العمل عمل نماید و تقلب نکنید، در غیر این صورت نتیجه درست از آب در نخواهد آمد ! و بعد آرزو خواهید کرد که ای کاش تقلب نمی کردید!

 

 

این حدوداً ۳ دقیقه زمان خواهد برد تا شما را دیوانه کند !

 

 

این بازی نتیجه خنده دار و در عین حال شگفت انگیزی خواهد داشت!

 

 

پیام را یکجا تا پایا ن نخوانید بلکه مرحله به مرحله پیش بروید و عین دستورالعمل انجام دهید!
نکته: زمانی که می خواهید اسامی را بنویسید اطمینان حاصل کنید که اشخاصی هستند که شما آنها را می شناسید (تبصره از خودم: یعنی اسم الکی یا بیخودی ننویسید!!!)
مهم: همچنین بیاد داشته باشید که به هنگام نوشتن اسامی و عمل کردن به دستورالعمل از احساس و غریزه خود استفاده کنید و بی خودی و بیش از حد فکر نکنید بلکه آنچه که در آن لحظه به ذهنتان می آید را بنویسید!
با زهم باید گفته شود که به آرامی و مرحله به مرحله به انتهای متن بروید در غیر این صورت نتیجه درست نخواهد بود و آن را ضایع خواهید کرد!
(باز هم تبصره از خودم: این رو به خاطر این چندین بار تکرار کرده که آدمهای فضول ببخشید کنجکاو خودشونو کنترل کنن!!!)
خوب حالا یک قلم و یک برگ کاغذ آماده کنید.

 

 

 

 

۱ -  اول از هر چیز اعداد ۱ تا ۱۱ را به صورت ستونی یا ردیفی (زیر هم) بر روی کاغذ بنویسید.
۲ -  سپس در جلوی ردیف (ستون) ۱ و ۲ هر عددی را که مایلید بنویسید.
۳ -  حال در جلوی ردیف ۳ و ردیف ۷ نام شخصی را از جنس مخالف بنویسید.
۴ -  نام اشخاصی را که می شناسید (چه دوست یا اعضای خانواده یا فامیل) در جلوی ردیفهای ۴، ۵ و ۶ بنویسید.
۵ -  در ردیفهای ۸، ۹، ۱۰ و ۱۱نام چهار ترانه (آهنگ) را بنویسید (در جلوی هر ردیف نام یک ترانه)
۶ -  اکنون نهایتا میتوانید یک آرزو کنید!!

 

 

 

 

و حالا کلید رمز گشایی این بازی:

 

 

 

۱ -  عددی را که در ردیف ۲ نوشته اید مشخص کننده تعداد اشخاصی است که شما باید در باره این بازی به آنها بگویید!
۲ -  شخصی که نامش در ردیف ۳  قید شده کسی است که شما عاشقش هستید!!!
۳ -  شخصی که نامش در ردیف ۷  قید شده کسی است که شما دوستش دارید ولی با هم نمی سازید (یا به تعبیر دیگر عاقبت خوشی نخواهد داشت!)!!!
۴ – شخص شماره ۴   کسی است که شما بیش از همه به او اهمیت میدهید!
۵ – شخص شماره ۵  کسی است که شما را بسیار خوب می شناسد.
۶ – شخصی  که نامش در ردیف ۶ قید شده، ستاره بخت (ستاره خوش شانسی) شماست!
۷ – آهنگ قید شده در ردیف ۸ با شخص شماره ۳ تطبیق می کند (مرتبط است)!!!
۸ -  آهنگ شماره ۹ آهنگی برای شخص شماره ۷ است!
۹ – آهنگ شماره ۱۰ آهنگی است که بیش از همه افکار شما را بازگو می کند!
۱۰ – و بالاخره شماره ۱۱ آهنگی است که می گوید شما در باره زندگی چه احساسی دارید!!!!

 

واقعا شگفت آور است! نه؟! ولی بنظر می آید که درست باشه!

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

اگه پسرا نبودن کی مامانا رو دق می داد؟

 
اگه پسرا نبودن به کی می گفتن اوا خواهر ؟
 
اگه پسرا نبودن کی شلوار کردی می پوشید بیاد تو کوچه ؟
 
اگه پسرا نبودن کی مجنون می شد ؟
 
اگه پسرا نبودن کی خونه رو می کرد باغ وحش؟
 
اگه پسرا نبودن تو دانشگاه استاد کیو ضایع می کرد؟
 
اگه پسرا نبودن کی خالی می بست ؟
 
اگه پسرا نبودن کی چرت وپرت می گفت ؟
 
اگه پسرا نبودن کی زورگویی می کرد ؟
 
اگه پسرا نبودن کی مغنی می شد ؟
 
اگه پسرا نبودن کی کرم می ریخت ؟
 
اگه پسرا نبودن کی ابروهاشو بر می داشت ؟

 

اگه پسرا نبودن دخترا کیو تیغ می زدن؟

 
اگه پسرا نبودن کی تو کلاس می رفت گچ می یاورد؟
 
اگه پسرا نبودن کی اشغالا رو می ذاشت جلوی در؟
 
اگه دخترا نبودن کی یه ساعت جلوی اینه وامیستاد ؟
 
اگه دخترا نبودن پسرا به کی متلک می گفتن ؟
 
اگه دخترا نبودن کی به مامان جون کمک می کرد ؟
 
اگه دخترا نبودن پسرا صبح تا شب با کی حرف می زدن؟
 
اگه دخترا نبودن کی درس می خوند ؟
 
اگه دخترا نبودن کی نازمی کرد ؟
 
اگه دخترا نبودن کی از سوسک می ترسید ؟
 
اگه دخترا نبودن کی جیغ می زد ؟
 
اگه دخترا نبودن کی خودشو واسه پسرا لوس می کرد ؟
 
اگه دخترا نبودن کی خواهرشوهرمی شد ؟
 
اگه دخترا نبودن جراحان پلاستیک ، دماغ کیوعمل می کردن ؟
 
اگه دخترا نبودن کی عزیز بابا بود ؟
 
اگه دخترا نبودن به کی می گفتن صغری ؟
 
اگه دخترا نبودن کی مانتوی تنگ می پوشید ؟
 
اگه باباها نبودن کی به دخترا می گفت : روسریتو بکش جلو؟
 
اگه باباها نبودن کی به پسرا پول تو جیبی میداد ؟
 
اگه باباها نبودن کی قربون صدقه ی دخترا می رفت ؟
 
اگه باباها نبودن کی از دستپخت مامان ایراد می گرفت ؟
 
اگه باباها نبودن دخترا کیو وقتی از سرکار میومد بوس می کردن ؟
 
اگه باباها نبودن کی بچه بی تربیتا رو تنبیه می کرد ؟
 
اگه باباها نبودن کی هوو می اورد سر مامانا ؟
 
اگه باباها نبودن به کی می گفتن زن ذلیل ؟
 
اگه باباها نبودن بچه ها چطوری الاغ سواری می کردن ؟
 
اگه باباها نبودن کدوم بچه ای مجبورمی شد شب خودشو بزنه به خواب ؟
 
اگه باباها نبودن به کی می گفتن پدرسوخته ؟
 
اگه مامانا نبودن باباها چیکار می کردن ؟
 
اگه مامانا نبودن تلفن به چه درد می خورد ؟
 
اگه مامانا نبودن کی به بچه ها یه توپ دارم قلقلیه یاد می داد ؟
 
اگه مامانا نبودن کی از بچه ها جلو بابا شون دفاع می کرد ؟
 
اگه مامانا نبودن روزمادر کی بود ؟
 
اگه مامانا نبودن کی غصه می خورد ؟
 
اگه مامانا نبودن بچه ننه به کی می گفتن ؟
 
اگه مامانا نبودن شماهارو کی به دنیا می اورد ؟
 
اگه مامانا نبودن کی کجا چی کار می کرد ؟
 
اگه اینترنت نبود کی شصتا اسم داشت ؟
 
اگه اینترنت نبود کافی نت چی بید ؟
 
اگه اینترنت نبود علافا چی کار می کردن ؟
 
اگه اینترنت نبود هکرا با چی ور می رفتن ؟
 
اگه اینترنت نبود کی ازراه به درمی شد ؟
 
اگه اینترنت نبود چطوری یه پیرزن 20 سالش می شد ؟
 
اگه اینترنت نبود کی می تونست دوجنس داشته باشه ؟
 
اگه اینترنت نبود چی چشم وگوش بچه ها رو باز می کرد ؟
 
اگه اینترنت نبود چطوری بدونه این که صدات بیاد با بقیه حرف می زدی ؟
 
اگه اینترنت نبود من این چرت و پرتارو کجا می نوشتم ؟
اگه اینترنت نبود چی بود من چطوری مختون رو کار میگرفتم ؟
 

نظر یادتون نره

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 یک ایرانی از ابتدای زندگی تا مرگ با اتفاقات زیادی روبه رو میشه و مراحل مختلفی رو پشت سر میگذاره و با وجود تفاوت های جزئی که در زندگی ما ایرانیا وجود داره ولی زندگی همه ما معمولاً به طریقی هست که در زیر واستون اعلام میکنم:

1-در ابتدا مانند هر موجود زنده دیگری زندگی ما ایرانی ها در اثر دو فقره انسان به نام پدر و مادر آغاز میشه!

2-حدوداً 9 ماه بعد از اینکه در یک شب سرد پاییزی و یا شب خنک بهاری ابر و باد و مه و خورشید و فلک و پدر و مادر دست به دست هم دادند و رشته زندگی ما رو سرشتند ما هم قدم رنجه میکنیم و پاهای مبارکمان رو وارد این دنیا میکنیم.

3-از لحظه ای که به دنیا میایم تا سن حدود 2 سالگی هیچ چیزی رو به خاطر نداریم و به عبارتی شعور و ادراکمون هنوز اونقدر کامل نشده تا بفهمیم این2 سال بهترین سال های عمرمون بوده که گذشته! هم غذا میذاشتن تو دهنمون هم نیازی نبود پاشیم بریم دست شویی تازه همیشه یه لشگر آدم تو صف وایساده بودند تا ما رو بغل کنند و بمون حال بدند!

4- از سن 2 سالگی به بعد تازه اول بد بختی هامون شروع میشه! اول از همه اینکه به محض اینکه از خواب بیدار میشیم یه جمله نفرت آمیز میره رو اعصابمون: بگو مامان! و تا این کلمه رو نگیم از غذا خبری نیست! ثانیاً دیگه مثل سابق تحویلمون نمی گیرند و 6 ساعت هم که گریه کنیم و هیچ کس به روی خودش نمیاره.تازه بعد از اینکه کلی اذیت شدیم و گریه کردیم یه آقایی که قراره ما بعداً بش بگیم بابا این جمله رو میگه: خانم پاشو این بچه رو خفه کن!

5-سن 2تا 5 سالگی آخرین سال های لذت بردن از زندگی هستش.سنی که درآن به شدت برای پدر و مادر غیر قابل تحمل و برای مادر بزرگ و پدر بزرگ بسیار دوست داشتنی میشیم. به طوریکه بیشتر وقتمون رو پیش مادر بزرگ میگذرونیم و اون شخصی که تا چند وقت پیش خودشو میکشت تا ما بش بگیم مامان در این لحظه همراه دوستاش رفته خرید و یا کلاس های بازیابی قوای جسمانی و روحانی بعد از زایمان فرزند!

6-از حدود 5 سالگی تا 7 سالگی اولین ضربه های روحی را می خوریم. ابتدا وقتی که داریم با کلی ذوق شوق ماجراهای قسمت آخر کارتون الاغ باهوش و گلابی زرنگ رو برای شخصیت بابا تعریف میکنیم با این جمله رو به رو میشویم:آفرین پسرم حالا برو توی اتاقت با اسباب بازی هات بازی کن!(و این اوج احترام نگذاشتن به احساسات یک پچه است!) سپس و در حالیکه از جناب بابا نا امید شده ایم به آشپزخانه میرویم تا نظر مامان را درباره اینکه چرا الاغ باهوش گول گلابی زرنگ خورد را بپرسیم که در آنجا نیز با چنین جمله ای رو به رو میشویم: پسرم از آشپزخونه برو بیرون تا مامان بتونه کاراشو انجام بده! و نیز همچنین جمله ناراحت کننده(پسرم وقتی میریم مهمونی مثل یه آقا بشین سر جات و تا بهت میوه تعارف نکردند دست نمیزنی و شکلات هم یه دونه بیشتر نخوری ها!) را برای اولین بار میشنویم.

7-در سن 7 سالگی -به دلیل رفتن به مدرسه- کمی از احترام از دست رفته مان را باز می یابیم و دوباره عزیز می شویم.ضمناً با این نکته آشنا میشویم که ما دو تا مامان داریم!که یکی از آنها برای ما غذا می پزد و دیگری به ما درس میدهد و کلی جلوی اهل فامیل و دوستان به خاطر اینکه آنها دو تا مامان ندارند پز میدهیم! فقط متوجه این نکته نمی شویم که چرا وقتی از مامان دوممان پیش مامان اولمان تعریف میکنیم شب را باید بدون شام به خواب برویم! ولی در مقابلش پدرمان نسبت به وضعیت تحصیلی ما بسیار پیگیر می شود!

8-در سنین 8 تا 11 سالگی یواش یواش تبدیل به یکی از وسایل و لوازم خانه می شویم! ضمناً می فهمیم مامان دومی سر کاری است و فقط این حرف رو به ما زدند تا معلم مدرسه با خیال راحت و بدون عذاب وجدان ضربات خط کش را بر پیکرمان فرود بیاورد!

9-از 12 تا 14 بدترین دوران زندگیه.چون هنوز بچه هستیم ولی همه به اصرار میخوان به ما بقبولونند که بزرگ شدیم! کوچکترین شیطونی با ضربات مشت و لگد و سیلی پدر جواب داده میشه. در این زمان با چگونگی شکستن شیشه همسایه توسط توپ فوتبال و همچنین چگونگی دزدیدن پرتقال از میوه فروشی و تیکه پرانی به دخترای مدرسه بغلی آشنا میشیم.

15-سن 15 تا 18 سالگی یکی از مراحل فاجعه آمیز زندگی ماست.چون (با اینکه هنوز فنچ هستیم) خودمون فکر میکنیم که بزرگ شدیم ولی اطرافیان کماکان معتقدند دهنمون بوی شیر میده.آشنایی با جنس مخالف و ایستادن به مدت های طولانی جلوی دبیرستان دخترانه و انجام شوخی های بسیار بد در خیابان و اتوبوس و .... از ویژگی های بارز ما در این سن هست. ضمناً در این زمان تمامی خواسته هایی که از پدر و مادر داریم به شرط موفقیت در کنکور جامه عمل به خود خواهد گرفت!(حال میکنید ادبیات رو؟!)

16-سن 18 تا 24 رو یا در حال گذروندن دوران دانشگاه هستیم یا در حال گذروندن سربازی.نکته جالب اینه که با اینکه در این دوران دهنمون صاف میشه ولی در ادوار بعدی زندگیمون همیشه از این دوران به خوبی یاد میکنیم.(ببینید تو دوره های بعدی زندگی چه پدری ازمون در میاد که این دوران رو بهترین دوران زندگی مون میدونیم!)

17 -از سن 24 تا 26 سالگی مثل احمق ها میریم تو فاز ازدواج و اونقدر تو گوشمون می خونن تا اینکه خر میشیم و میریم ازدواج می‌کنیم.خودمون کم بدبختی نکشیدیم که حالا باید یه بیچاره دیگه رو هم توی این سرنوشت نکبت بار شریک خودمون کنیم!

18-از سن 26 تا 28 هنوز توی فاز خریت هستیم! و داریم از زندگی زناشویی لذت می بریم و زندگی رو بدون همسرمون پوچ و بی معنی میدونیم!(خریم دیگه!)در این سن بهترین لحظه های زندگی مان ساعت 2 بعد ازظهر(بعد از اتمام ساعت کاری) و پشت در خانه هنگام استشمام بوی قرمه سبزی (که از داخل خونه میاد) میباشد! ضمناً زیبا ترین صحنه زندگی مان- که حسابی باعث تحت تأثیر قرار گرفتنمان میشود- شستن جوراب هاب کثیفمان توسط همسرمان می باشد.ضمناً در این سن تمام پولی را که بدست می آوریم به پای صاحبان رستوران های شیک و لوکس میریزیم چون فکر میکنیم...

19-از سن 28تا 29 شدیداً بدبین می شویم.پس اول به زنمون شک میکنیم و در را به روش قفل میکنیم.بعد میبینیم زندگی خیلی کسل کننده ست و ضمناً بوی قرمه سبزی که تا دو سال پیش مرهم دلمون بود الان بلای جونمون شده ومی فهمیم چه خریتی کردیم که ازدواج کردیم.میخوایم قضیه رو درست کنیم اما میزنیم چشمشم کور می کنیمو بزرگترین حرکت ابلهانه عمرمون رو انجام میدیم.تازه فکر میکنیم این جوری با یه تیر دو نشون زدیم:یعنی هم دست زنمون رو بند کردیم که هوایی نشه و هم به زندگیمون یه تنوعی دادیم

20-از سن 28 تا 40 شدیداً مثل یک... نجیب کار میکنیم تا بتونیم خرج همسر و اون موجود نو رسیده نامیمون! رو دربیاریم. یک رقیب در خانه پیدا میکنیم به اسم بچه:تمام میوه های خوب رسیده مال بچه ست ولی میوه های گندیده و نرسیده مال ما! بهترین قسمت غذا مال بچه ست و ته مونده اش مال ما.واسه بچه هر هفته لباس جدید می خریم اما خودمون هر دوهفته یه وصله به لباس هامون اظافه میشه و...

21- سن 41 سکته میکنیم!

22-سن 41 تا 55 شدید تر از قبل و مثل تراکتور کار میکنیم تا خرج جهیزیه دختر دم بختمون و هزینه دانشگاه آزاد پسرمون رو در بیاریم

23-سن 56 ایضاً سکته میکنیم و بازنشست میشم.

24-سن 57 میریم خونه سالمندان

25-سن 57 تا 70 الکی صبح رو به شب و شب رو به روز میرسونیم.یواش یواش واسه همه خسته کننده میشیم و کلی غرغر می کنیم و از بدی روزگار و نامروتی فرزند گله میکنیم.

26-سن 70 سالگی به بعد میمیریم و به درک واصل میشیم!

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

-دوستت تو اتاق خوابه. آروم در رو باز کن.اسپیکر و بذار تو اتاق و در رو ببند.بعد برو بیرون و ضبط و روشن کن و صدا رو تا ته زیاد کن.اگه سکته نکنه حداقل یکم می ترسه می خندین.


-وقتی داری با دوستت چت می کنی همه کلمه هاتو بچسبون به هم و اصلا اسپیس نزن.خیلی حال میده


-تو خیابون محکم بزن پس کله یکی و تا برگشت بگو:وااااااااااای ببخشید فکر کردم رفیقمه…


-مردم آزاری یعنی بری سر کلاس بگی با فلانی کار دارم، استاد میگه چیکارش داری ، میگی مامانش واسش لقمه گرفته، گفته بیام بش بدم.


-یه قوطی پودر لباسشویی تهیه کنید. ته قوطی دوتا مقوا هست که روی هم چسبوندن که محتوای توش بیرون نریزه. تنها کاری که باید بکنید اینه که با چاقو این دو تا مقوا رو از هم جدا کنید جوری که اگه از زمین بلندش کنید، محتوای داخل بسته خالی شه. خوب حالا برید این قوطی رو بذارید بالای یخچال یا یه جای بلند مثل هود و برید منتظر باشید تا یکی بیاد بسته رو برش داره. وقتی همش خالی شد روی سرو کلش و زمین و چند تا فحش به خودشو کارخونه سازندشو و زمین و زمان داد اونوقته که باید بری تو کار فرار!


-توی هرفرصتی قوطی ها و بطری های نوشابه گاز دار رو تکون بدین و بعد بذارین یکی دیگه در اونو باز کنه.


-وقتی با دوستتون دارین غذا میخورین خودتونو بزنین به خفگی و از دوستتون بخواین براتون آب بیاره، وقتی رفت تو آشپزخونه، شماهم اون سوسک خوشگله رو که از قبل آماده کردین وسط غذاش جاسازی کنین.


-وقتی یه نفر با تریپ درست و حسابی کنار خیابون منتظره کسی هست. از جلوش رد شو و یه سکه بنداز جلوش.


-وقتی یه گدا میادو بهت التماس میکنه که بهش کمک کنی، جلوی چشمش یه اسکناس بنداز تو صندوق صداقات و به طرف بگو برو کمیته بگیر.


-اتوبوس که جلوی پات وایستاد تا بری سوارش بشی پاتو بذار روی رکابش و بند کفشت رو محکم کن. بعد بگو: ممنونم… دستت درد نکنه… برو.


-سر کلاس با خواهش از دوستت خود نویس جدید و گرونش رو بگیرو بعد تکه تکه هاشو جدا از هم بهش بده.


-از بغلی پاک کنش رو بگیر و توش چندتا نوک مداد اتود بکن و بهش بده. وقتی خواست یک چیزی رو پاک کنه قیافش دیدنیه.


-توی مهمونی وقتی مطمئن شدید که صاحب‌خونه نیست، یه وسیله برقی مثل پنکه رو بزنید به پریز تلفن


-با دوستتان برید استخر و با هم یک کمد بگیرید. بعد از مدتی به بهانه دستشویی بروید و لباستان را بپوشید و لباس او را هم بردارید و برید ، این روش تست شده و فقط چند تا فحش می خورید، اتفاق خاصه دیگه ای نمیفته.


-چنتا قرص نعنا بریزید تو نوشابه و فوری درشو ببندبد و خوب هم بزنید . خوب کار تموم شده فقط تنها کاری که باقی مانده این است که در موقع باز کردن در نوشابه از محل دوری کنید چون کافیه درب بطری تا نصفه باز بشه!


-تا استاد اومد سر کلاس یکی بگه: باز این اومد!!


-قبل از اینکه استاد وارد کلاس بشه تمام ماژیک های وایت برد رو جمع کرده به جایش گچِ (تخته سیاه) بگذاریم!


-توی مدرسه در کلاس بغلی را زده و به داخل کلاس می روید البته توی کلاس خودتون. استادشون که اومد ببینه کیه میبینه هیچ کس نیست. شما هم برید دم در و با تعجب بگید: “در کلاس شما رو هم زدند؟… این بی شعور کیه که میاد در میزنه میره؟؟!! ”


-همیشه آدرس درست بده ولی وقتی ماشینش راه افتاد با دوستاتون بلند بزنید زیر خنده تا یارو فکر کنه سر کارش گذاشتید.


- خانومه که با مانتو و روسری نشسته بود تو تاکسی. بهش بگید آبجی! چادرت لای در گیر کرده!


-یه کمی عسل و مربا بمال به مقوا و شب بذار بالا سر رفیقت که خوابه. تا صبح از نیش پشه ها آبکش میشه!


-هر وقت همکارتون خواست بره توالت , با یه خط ناشناس بهش زنگ بزنید. دقت داشته باشید تا زمانی که به داخل نرفته این کار رو انجام بدید و وقتی که اومد ببینه کیه قطع کنید این کار را می توانید حداقل ۱۰ بار تکرار کنید.


-لباس رفیقتون رو بندازین توی لگن آب سرد و یه بسته نشاسته بریزین توش. نیم ساعت بعد لباس خیس رو بذارید جلوی آفتاب تا خشک بشه. به این میگن آهار زدن پارچه!


-روزهای تعطیل مثل بقیه روزها ساعتتون رو کوک کنین تا همه از خواب بپرن!﴿این روش برای افرادی که غیر از سادیسم ، رگه هایی از مازوخیسم هم دارن پیشنهاد میشه)


- سر چهارراه وقتی چراغ سبز شد دستتون رو روی بوق بذارین تا جلویی ها زود تر راه بیفتند
- وقتی از کسی آدرسی رو می پرسین بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوی چشمش از یه نفر دیگه بپرسین


- کرایه تاکسی رو بعد از پیاده شدن و گشتن تمام جیبهاتون به صورت اسکناس هزاری پرداخت کنید


- وقتی عده زیادی مشغول تماشای تلویزیون هستند مرتب کانال رو عوض کنین

- به کسی که دندون مصنوعی داره بلال تعارف کنین

- شمع های کیک تولد دیگران رو فوت کنین
- صابون رو همیشه کف وان حموم جا بذارین
- وقتی کسی در جمعی جوک تعریف می کنه بلافاصله بگین خیلی قدیمی بود
- بچه جیغ جیغوی خودتون رو به سینما ببرین
- ایمیل های فورواردی دوستتون رو همیشه برای خودش فوروارد کنین
- جایی که می تونین ، آدامس جویده شده تون رو جا بذارین! ﴿توی دستکش دوستتون بهتره)
- قند نیمه جویده و خیستون رو دوباره توی قنددون بذارین
- یه پیتزا فروشی تماس بگیرین و شماره تلفن پیتزا فروشی روبروییش که اونطرف خیابونه رو بپرسین


- جای سس گوجه فرنگی و هات سس فلفل رو عوض کنین
- موقع عکس رسمی انداختن برای هر کس جلوتونه شاخ بذارین
- تو ظرفهای آجیل برای مهموناتون فقط پسته ها و فندقهای دهان بسته بذارین
- جای برچسبهای قرمز و آبی شیرهای آب توالت هتل ها رو عوض کنین

 

لطفا نظر بزارید

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

می دانستید که CD در سال ۱۹۸۰ توسط سونی و فیلیپس اختراع شد؟

آیا می دانستید که اولین استفاده از دستگاه فکس در سال ۱۸۴۳ انجام شد؟

آیا می دانستید که مقاومت موش صحرایی در برابر بی آبی بیشتر از شتر است؟

آیا می دانستید که قلب انسان میتواند خون را ۱۰ متر به بیرون پرتاب کند؟

آیا می‌دانستید که یک ‌چهارم استخوانهای بدن افراد ، در پایشان قرار دارد؟

آیا می‌دانستید که اثر لب و زبان هر کس ، مانند اثر انگشت او منحصربه‌فرد است!

آیا می دانستید که کرمهای ابریشم در پنجاه و شش روز ، هشتاد و شش هزار برابر خود غذا می‌خورند!

آیا می دانستید که کره مریخ با سرعت ۲۴۰ کیلومتر در ساعت به دور خورشید می‌چرخد؟

آیا می دانستید که ظروف پلاستیکی تقریبا پنجاه هزار سال در برابر تجزیه و فساد مقاومند!

آیا می دانستید که یک چهارم خاک روسیه در سال پوشیده از برف است؟

آیا می‌دانستید که حس بویاییه مورچه با حس بویاییه سگ برابری می‌کند

آیا می دانستید که تنها قسمت بدن که خون ندارد قرینه چشم است!

آیا می دانستید که شتر مرغ در ۳ دقیقه ۹۵ لیتر آب می‌خورد!

آیا می دانستید که در هنگام عطسه ، قلب شما به اندازه یک میلیونیم ثانیه می‌ایستد

آیا می دانستید که حلزونها می‌توانند سه سال بخوابند

آیا می دانستید که گوش و بینی در تمام طول عمر انسان در حال رشد می باشند و بزرگتر می شوند؟

آیا می دانستید که شش چپ، اندکی از شش راست کوچکتر است تا فضای کافی برای قرارگیری قلب فراهم آید؟

آیا می دانستید که رکورد ضربه زدن به توپ پیگ پنگ در مدت زمان ۶۰ ثانیه ۱۷۳ ضربه است؟

آیا می دانستید که در هر ثانیه ۵۰۰۰ بیلیون بیلیون الکترون به صفحه تلویزیون برخورد میکند تا تصویر را ایجاد کند؟

آیا می دانستید که یک کوه آتشفشان قادر است ذرات ریز و گردوغبار را تا ارتفاع ۵۰ کیلومتری به فضای اطراف پرتاب کند؟

آیا می دانستید که تعداد سلولهای گیرنده بویایی در سگهای معمولی، یک میلیارد و در سگهای شکاری، ۴ میلیارد عدد است؟

آیا می دانستید که انسان به طور طبیعی از چهار سالگی به بعد را در حافظه دارد. خاطرات قبل از چهار سالگی از حافظه پاک می‌شود؟

آیا می دانستید که یک فرد عادی در ظرف ۲۴ ساعت ۲۲۰۰۰ بار تنفس می کند و ۱۲۰۰۰ لیتر هوا استنشاق می کند که ۲۴۰۰ لیتر آن اکسیژن است؟

آیا می دانستید که زنبور برای تهیه ۱ کیلو عسل باید ۱۵۰ هزار بار شهد حمل کند، روی ۱۰ میلیون گل بنشیند و مسافت معادل ۷ بار دور زمین را طی کند؟

آیا می دانستید که اگر می‌خواهید از آرواره یک تمساح جان سالم به در ببرید، باید انگشت‌هایتان را در چشمانش فرو کنید تا فورا به ‌شما اجازه فرار بدهد؟

آیا می دانستید که اگر برای رفع سوزش دهان توسط فلفل، آب بخورید بی فایده است. چون فلفل نوعی روغن پایه است و با آب ترکیب نمی شود. برای رفع این سوزش باید نان بخورید؟

 

بقیه در ادامه مطلب!

نظر یادتون نره


ادامه مطلب
نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: سه شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

دخترها نمی‌توانند
۱- با داشتن دماغی تیر کمونی یا عقابی متالیک به جراح مراجه نکنند!
۲- با دیدن یکی خوش تیپ‌تر از خودشون، میگرن نگیرن و از زور ناراحتی غش نکنند!
۳- با داشتن قدی کوتاه کفش پاشنه ۶۰ سانتی نپوشند و احساس قد بلندی نکنند!
۴- روزی ۲۴ ساعت با تلفن حرف نزنند!
۵- روزی ۳۰-۴۰ هزار تومان آت و اشغال نخرند!
۶- از مهمونی و عروسی و برای هم خالی نبندند و با خالی‌بندی لایه اوزون رو سوراخ نکنند!
۷- با یه دماغ عمل کرده احساس خوشگلی نکنند و فکر نکنند که مادر زادی همینجوری بودن!
۸- مطالب چرت و پرت این قسمت رو بخونند و از عصبانیت سکته نکنند!

پسرها نمی‌توانند
۱- با داشتن هیکلی ضایع تیشرت تنگ نپوشند و فیگور نگیرند!
۲- از کلاس پنجم دبستان صورتشون رو سه تیغه نکنند و after shave نزنند!
۳- پس از یافتن اولین مو در پشت لب احساس مردانگی نکنند و به فکر ازدواج نیفتند!
۴- در میهمانیها و محافل خانوادگی احساس بامزگی نکنند و چرت و پرت نگویند!
۵- ادعای با مرامی و با معرفتی و با وفایی و غیره نکنند!
۶- کت و شلوار صورتی با بلوز زرد نپوشند و کراوات قهوه‌ای نزنند!
۷- احساس با غیرتی نکنند و راه به راه به آبجی کوچیکه گیر ندهند!
۸- از ۹ سالگی پشت ماشین باباشون نشینند و پدر ماشین رو در نیارند!
۹- چرت و پرت نگند و از خودشون تعریف نکنند!

 

please نظر بزارید

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: چهار شنبه 2 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

با توجه به این که طبق گفته رییس جدید سازمان ملی جوانان، قرار است اخذ گواهینامه تخصصی ازدواج برای پسران اجباری شود و دخترها تنها اجازه بله گفتن به کسانی را داشته باشند که دوره سه ماهه مهارت های ازدواج را گذرانده باشد.

از این روی، یک عدد آزمون اختصاصی طراحی کرده ایم تا در پایان دوره ، جوانان را با آن محک بزنند و گواهینامه ازدواج را به کسانی بدهند که در پاسخگویی امتیاز خوبی کسب کرده باشند.

* در جاده زندگی مشترک، هر یک از تابلوهای زیر به چه مفهومی اشاره دارند؟

الف. فرمان زندگی را از همان اول، خودت به دست بگیر
ب. اگر پرسپولیسی هستی آن گاه همسرت نباید استقلالی باشد

الف. انتخاب همسر از بین آدمهای برجسته
ب. شکم برجسته ممنوع!

الف. همیشه راه راست را برو
ب. به طرف منزل مادرزن

ازدواج:
الف. آغاز آزاد روابط
ب. ‌پایان روابط آزاد

الف. لطفا موالیدتان را کنترل کنید!
ب. یکی کمه، دو تا غمه، سه تا که شد خاطرجَمعه!

الف. به سراغ شوهر که می روی تازیانه را فراموش نکن!
ب. کتک زدن ممنوع

الف. همسرت را نپیچان
ب. دم درآوردن ممنوع!

الف. ماه عسل به دریا نروید، غرق می شوید، حسرت به دل می مانید!
ب. زیرآبی رفتن ممنوع

الف. وفاداری در حد سگ
ب. اخلاق سگی ممنوع

الف. به پای هم پیر شوید
ب. پیرتان در می آید!

الف.  ladies next
ب.  محل وقوع عشق های خیابانی

الف. بعد دوسال راه میندازیم یه مخزن گنده جوجه کشی!
ب. دو فرزند کافی است!

الف. همدیگر را دور نزنید!
ب. دور همدیگر بگردید!

الف. هنگام دعوا از چکش استفاده نکنید
ب. زندگی شما به بن بست رسیده است

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

شدم با چت اسیر و مبتلایش***شبا پیغام می دادم از برایش

به من می گفت هیجده ساله هستم***تو اسمت را بگو، من هاله هستم

بگفتم اسم من هم هست فرهاد***ز دست عاشقی صد داد و بیداد

بگفت هاله ز موهای کمندش***کمـــان ِابــروان ، قــد بلنــدش

بگفت چشمان من خیلی فریباست***ز صورت هم نگو البته زیباست

 

ندیده عاشق زارش شدم من***اسیرش گشته بیمارش شدم من

ز بس هرشب به او چت می نمودم***به او من کم کم عادت می نمودم
در او دیدم تمام آرزوهام***که باشد همسر و امید فردام

برای دیدنش بی تاب بودم***ز فکرش بی خور و بی خواب بودم

به خود گفتم که وقت آن رسیده***که بینم چهره ی آن نور دیده

به او گفتم که قصدم دیدن توست***زمان دیدن و بوییدن توست

ز رویارویی ام او طفره می رفت***هراسان بود او از دیدنم سخت

خلاصه راضی اش کردم به اجبار***گرفتم روز بعدش وقت دیدار

رسید از راه، وقت و روز موعود***زدم از خانه بیرون اندکی زود

چو دیدم چهره اش قلبم فرو ریخت***تو گویی اژدهایی بر من آویخت

به جای هاله ی ناز و فریبا***بدیدم زشت رویی بود آنجا

ندیدم من اثر از قـــد رعنـــا***کمـــان ِابــرو و چشم فریبـــا

مسن تر بود او از مادر من***بشد صد خاک عالم بر سر من

ز ترس و وحشتم از هوش رفتم***از آن ماتم کده مدهوش رفتم

به خود چون آمدم، دیدم که او نیست***دگر آن هاله ی بی چشم و رو نیست

به خود لعنت فرستادم که دیگر***نیابم با چت از بهر خود همسر

بگفتم سرگذشتم را به “شاعر”***به شعر آورد او هم آنچه بشنید

که تا گیرید از آن درسی به عبرت***سرانجامی نـدارد قصّه ی چت

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: چهار شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , mehdi300022.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com