قاطی پاتی!!!


سلام دوستای خوبم

بازم براتون عکس کامنت گذاری دارم

ولی خداییش جون عمه هاتون نیاین زیرش کامنت تبلیغ بزارید آدم سرد میشه خو

ی نیگا  ب نظرات پست قبلیه بندازین میفهمین چی میگم!!اما نمیدونم چرا دلم نمیاد تایید نکنم!

منتظر نظرات قشنگتون هستم!

 

 

 

 

بقی اش تو ادامه مطلبه فقط یادت نره تبلیغ نکنیااااااااااااااااااااااا تایید نمیکنمفریاد


ادامه مطلب
نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: جمعه 12 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

سلام دوستای خوبم

بعد از مدت خیلی زیادی اومدم پست بزارم

خیلی گشتم تو گوگل ولی این عکسایی ک میخام بزارمو تو هیچ سایت ی جا با هم پیدا نکردم

براتون همشونو میزارم امیدوارم خوشتون بیادبوسه

 

 

بقیه تصاویر تو ادامه مطلبه


ادامه مطلب
نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: سه شنبه 2 مهر 1392برچسب:کامنت,فیس بوک,کامنت فیس بوک,کامنت گذاری فیس بوک,روش گذاشتم عکس در کامنت,گذاشتن عکس در کامنت,عکس های کامنت گذاری,عکس های کامنتی,عکس ویزه کامنت, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

عاغا همونجور ک میبینید من 3 ماهه اینجارو بش نرسیدم و حال وبلاگ بازی دیگه ندارم...

هرکی دوس داشت جزو نویسنده های اینجا بشه بم بگه... میبینید ک بازدیدکننده هم زیاد داره ولی حیفه بخام پاک کنم وبلاگو

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: شنبه 23 شهريور 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 یارو پدرش تو بستر مرگ بوده به پسرش می گه بیا بشین کنارم کارت دارم

بعد یه چوب می ده دست پسرش. پسره هم که می خواسته ذکاوتش رو نشون بده قبل از حرف زدن پدرش چوب رو می شکنه. پدره سکته می کنه درجا می میره.
مامانش می گه خاک تو سرت این نی از هفت نسل پیش دست به دست به پدرت رسیده بود

.

.

.

خداجونم گوجه سبز رو چرا کروی آفریدی؟؟
خو مکعب مستطیلی مربعی می آفریدی نمک روش میموند دیگه:l
لایک:داداش ناشکری نکن تف بزنی عین چسب میچسبه!!اگه نچسبید هم کرم حلزون بزنی حتما دیگه میچسبه!!

.

.

.

تو خیابون دعوا بود در حد لیگ نیمه حرفه ای قزاقستان!!!
2 تا پسره قشنگ داشتن همو میزدن مردم ریختن جداشون کنن..منم رفتم پیش یکیشون آروم تو گوشش 1 چیزایی گفتم اونم فقط با سرش تایید میکرد مردم فک میکردن عجب روانشناسی هستم دارم آرومش میکنم اما در واقع چیزایی که من بهش میگفتم اینا بودن:
ببین داداش من کل مبارزه رو نگاه کردم و حریف رو هم آنالیز کردم.
حریفت خیلی چغر و بدبدنه... رو هوک(حوک) های چپ و راستت بیشتر کار کن!بعد دقیقا به سبک مربیا پیشونم رو گزاشتم رو پیشونیش و چش توچش شدم گفتم برو تو میدون داداش!چن تا هم سیلی نرم زدم به خودش بیاد!ولی بعدش یادم نمیاد دیگه چی شد:دی

.

.

.

یه بار امتحان داشتم هیچی هم بلد نبودم میخواستم تاصبح درس بخونم یه لیوان بزرگ قهوه درست کردم و خوردم تا نخوابم چشمتون روز بد نبینه دقیقا تا سر جلسه امتحان هر 15 دقیقه یه بار گلاب به روتون میرفتم دستشویی نه تونستم درس بخونم نه بخوابم

.

.

.

یکی از دغدغه های من از روزی که ال ای دی خریدیم
این شده که چجوری میتونم رو سرش گلدون بزارم!!!
ینی میتونم آیا؟
اصن همچین چیزی دااااریم؟
نه!واقعن داااااااااریم؟

.

.

.

شنیدی معلما میگن : چرا وقتی من درس میدم حرف میزنید ؟؟؟

اما تا حالا از این زاویه نگاه نکردن

که چرا وقتی ما حرف میزنیم درس میدید ؟

خب عزیزان رسیدگی کنن دیگه

.

.

.

ﺣﺴﻪ ﺧﻮﺑﯿﻪ ﮔﺸﺘﻦ ﻻ ﺑﻼﻱ ﻻﻳﮑﺎ, ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻻﻳﮏ ﻳﻪ ﺁﺩﻡِ
" ﺧــــــــﺎﺹ"

.

.

.

اولا به نظر میرسید زندگی بدون اون یعنی هیچ...
اما حالا که رفته فهمیدم که فقط به نظر میرسید...

.

.

.

روزى به لقمان هیچ نگفتند
همینطورى ساکت نگاهش کردند
.......
.... آخر خودش خسته شد و گفت:از بى ادبان ! 

.

.

.

مشکلات از جایی شروع شد که

به هرکی گفتیم نوکرتیم 

فکر کرد واقعا اربابه!!!!

.

.

.

یـه مـرد نـادان بـه یـه زن مـیـگـه : سـاکـت بـاش ...
امـا یـه مـرد دانـا بـه یـه زن مـیـگـه :
نـمـیـدونـی وقـتـی لـبـهـات بـسـته اند چـقـدر خـوشـگـل مـیـشـی ... ^_^

.

.

.

یه وقتایی تو زندگیت میرسه
که بايد دستت رو بـــزنی زير چـــــونت
و
جريان زندگيــــت رو فقــــــــط تمــاشا کنی
بعدشـــــــم بگــــی
بــــــــــــــــــــــــ ـــــه درک...

.

.

.

بعد از اینهمه تبلیغ کرم و صابون و ... حلزون کم مونده مردم دور گردن این حلزون های بیچاره قلاده بندازن بیارنش تو خیابون

.

.

.

چراااا تنــهام گذاشـــتى ؟!؟ . . . از كجــا ميدونـــستى بـِـدونه تو انقــدر به من خوش ميگزره

.

.

.

همیشه از این می ترسم که نکند،
جفت من با دیگری جفت شود،
و سهم من فقط جفتک باشد !

.

.

.

آقا ما بچه بودیم یه روز تلویزیون می دیدیم داشت می گفت اگه میخوایین خدارو ببینید اسم نعمت ها ومخلوقاتشو رو بیارین ماهم کنجکاو شدیم از فرداش هروقت خونه خالی میشد میشستم چهار ساعت هی می گفتم پنکه یخچال،ماشین،تلویزیون بعد پامی شدم میرفتم این واونور خونه رو میگشتم ببینم خدا اومده ببینمش یانه، آخر هم نیومد بیخیال شدم!!!!!!!!!!

.

.

.

آهاى تويى که ميگى دوسم دارى!
آره! با توام!
اگه راس ميگى دستت رو از زير در نشون بده....!!!
خخخخخخ

.

.

.

نخ دندون اورال بی ۱۷ هزار تومن!
خووووو لامصبا آخه آدم با این نخ غذای لای دندونش رو پاک نمیکنه که باهاش لباس میدوزه، ‌ میره عروسی :~

.

.

.

اگـــه هـــیــچــکــس تـــوی دنـــیـــا از شـــمـــا بـــدش نـــمــیــاد
یــــه جــــای کـــارِتـــــون مـــی لــنــگـــه

.

.

.

خـــــواب:
7 استــــاد لاغــــــر، 7 دانشجــــــوی چـــــاق را خوردند.
تعبیـــــر خـــــواب: مشروطـــــی در راه اســـــت.

.

.

.

سیگار یه درس خوب بهم داد.
"به پای کسی بسوز که نفسش را خرجت کنه"

.

.

.

زندگی کوتااه است..تا زمانیک ِ دندان دارید لبخند بزنیـد..

.

.

.

متنفرم!

از خاطره هایی که وقتی بهشون فکر میکنم میگم: وای من چقدر احمق بودم!

.

.

.

دوستم زنگ زده خونمون مادر بزرگم گوشی رو برداشته
در حالیکه گوشی دم دهنشه از من میپرسه بگم هستی یا نیستی؟!!!

.

.

.

ســــــــــخت اسـت تــــــــــحـمل شـخـصي کـه ، اوايـــــــــل طـــــور ديــگــري بــــود........

.

.

.

دختره بجز دماغش تمام فضاهای خالی صورتشو گونه در نظر گرفته 
و من برای این اینایئدولوژی خلاقانه تعریفی جز هنر ندارم |:

.

.

.

همونطور که انسان قادر نیست خودش ،خودشو قلقلک بده
چون مغز درک میکنه که این کار خودشه !
بیشعورها هم بنده خداها نمیفهمن بیشعورن !

.

.

.

نظر بزاریدااا

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: پنج شنبه 16 خرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 گلکسیم تو حلقم اگه دروغ بگم (الان فهمیدید منم گلکسی دارم )دیروز رفته بودم مغازه (مغاضه ، مغاذه ، مقاضه ،مقازه ،مقاذه ) ی گوشی فروشی که رم بخرم یارو فروشندهه گفت 25 تومن کلی باهاش چک و چونه زدم تا با 23 تومن راضی شد بعد کیف پولمو در آوردم یهو هول (حول )شدم گفتم ببخشید چه قدر میشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

فروشندهه :))
گلکسی ::::::((((
من $$$
یارو مونده بود بخنده یا گریه کنه

.

.

.

آن چیست که چشم دارد ولی نمیبیند؟ پا دارد ولی حرکت نمیکند؟ بال دارد ولی پرواز نمیکند؟ نوک دارد ولی غذا نمیخورد؟
پرنده ی مرده‏ !!!!!!
بی مزه هم خودتی
.
.
.
کتلت کوکوییه هدفش این بوده که کباب کوبیده بشه....ولی مشکلات زندگی مانع شده بیشتر پیشرفت کنه!!!!!!
.
.
.
اون روز به طور اتفاقي يه تيكه ازكارتون پري دريايي روديدم بعد يه سوالي بدجورذهنمو درگير كرد اين پري دريايي كه از اب ميومد بيرون برا شاهزاده دلبري ميكرد چرا موهاش خيس نبود
مسؤلان والت ديزني رسيدگي كنن لطفأ
.
.
.
تا حالا توجه کردین همیشه آخر عروسیا یه عالمه آدم آواره پیدا میشه ک همه بهشون میگن تو با ماشین ما بیا...؟؟؟؟
.
.
.
 
بقیش در ادامه مطلب
 


ادامه مطلب
نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: چهار شنبه 15 خرداد 1392برچسب:طنز,جک,مطلب طنز,مطالب باحال,خنده دار,لطیفه, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 با کلی ذوق و شوق میشینی جوک تعریف میکنی، بعد میگن خب !!


لامصب از صد تا اسید پاشی بدتره

.

.

.

دیگه کم مونده ایرانسل شبا بیاد واسمون لالایی بگه تا خوابمون ببره:|:|:|

.

.

.

صُب سوار تاکسی بودم ، بعد راننده تاکسیه با ماشین پشتی دعواش شد پیاده شد ، گفت : من اینجا "وایسادم" وَ "وای خواهم ساد"!
طبق آخرین اخبار رسیده تمامی اساتید ادبیات به طور دسته جمعی خود کشی کردن! :|

.

.

.

ای خدا درد دلم رو به کی بگم؟" انقدر معاون و مدیر مدرسه تو طول سال تحدید ( شاید هم تهدید) کردن که از انظباطم یه نمره کم میکنن که حساب کردم انظباط میشم منفی سه !!!!!!!!!
حالا سوال اصلی اینجاست اگه انظباط بیفتم شهریور باید چکار کنم؟؟
فکر کنم بکننم تو یه اتاق بگن دو ساعت ساکت باش!! خخخخخخ
حالا خدا کنه تابستون قبول شم. هه
.
.
.
به سلامتی پسری که تو گوشی خورد و ورقش پاره شد فقط به خاطر اینکه میخواست بهترین رفیقش امتحان رو بالای ده بگیره
.
.
.
.
.
خودم رو عرض کردم 
.
.
.
بعضیام هستن که آدم حال میکنه ازسرعت بالای لایک زدنشون...
گمونم اینجوری لایک می زنن:
میگ میگ لایک ویژژژژژژژژ
.
.
.
به نظر من دهه هفتادی ها مظلوم ترین دهه هستن . نه مثل دهه هشتادیا این همه امکانات داشتن و نه مثل دهه شصتیا از کم امکاناتی این همه خاطره . طفلیا تا بچه بودن این دهه گودزیلای شصتی نما اذیتشون میکردن حالا هم که بزرگ شدن دهه دایناسورای هشتادی نما. طفلکیا همیشه مظلوم 
آخ اشکم در اومد
.
.
.
خمیازه پیامی از بدن هست که اعلام میکنه ۱۰ درصد از باتری باقی مونده !
.
.
.
رفتم پیشه رفیقم 
میگم صندلی بده من...
میگه فندک می خوایی؟
میگم نه فندلی...
هیچی دیگه زبونم پیچ خورد الآن تو گچه :|
.
.
.
شما هم وقتی از دست شویی میاین دستاتونو میمالید به خودتون (تا خشک خوشک ) بشن یا فقط من اینجوریم ؟! عایا!!!
.
.
.
امروز تو ماشین داشتم رادیو گوش می دادم درباره ضررهای دیر خوابیدن میگفت:
افسردگی،حالت های عصبی،سر درد،سرگیجه،مریضی،از دست دادن سیستم دفاعی بدن،خستگی،اختلال در سیستم گوارش،اختلال در مغز،فراموشی و...
هیچی دیگه تصمیم گرفتم رادیو گوش ندم!!!!
.
.
.
دقت کردین که بعضی امتحانارو با اعتماد به نفس و سینه ستبر میرین برای نمره ۲۰
ولی وقتی سوالارو میخونین چک میکنین که تا ۱۰ میتونین بنویسین یا نه ؟
.
.
.
دیروز با مخاطب خاصم تموم کردم،حالا هرچی میخوام تیریپ این عاشقای شکست خوردرو وردارم،غمگین باشم،همش توخودم باشم نمیشه!
لامصب از روزای دیگه هم شادترم هم پرانرژیتر!!!
.
.
.
آقا من از وقتی فهمیدم مونگول ب انگلیسی میشه قوم مغول، دچار خوددرگیری مزمن (مضمن، مذمن ..) شدم!هروقت یکی بهم میگه مونگول نمیدونم منظورش اینه ک وحشی ام یا اینکه خنگم!
مسئولان رسیدگی کنن! آخه این چ وضعشه؟!
.
.
.
اینقدر از این آدما بدم میاد......
یه سری آدما هستن که وسط امتحان بهت میگن فلان سوال رو برسون
تو هم با هزار مشقت جواب اون سوال رو بهش میرسونی
بعده اینکه جواب سوال رو مینویسه بهت میگه مطمئنی درسته؟
ای کاش مجازات قتل اعدام نبود!! اون موقع بهش نشون میدادم جواب سواله درسته یا نه!!
.
.
.
لازم است گاهی تلفن را برداری، شماره کسی را که مدتها باش قهر بودی را بگیری،
گوشی را که برداشت، فحش بدهی، مبادا یادش رفته باشه که هنوز قهرید …!
.
.
.
نصف شبی تو خونه تنها بودم.... که یه دفه پیســـــــ... (خوشبو کننده ی جاسازی شده در بالای کمد) از ترس دارم دیگه میمیرم من که تو خونه تنهام... و این ماجرا تا صبح ادامه دارد ومن زیر لحاف......
.
.
.
پسر :فك كنم عشقم داره بهم خيانت ميكنه

رفيقه پسره :چرا؟؟؟چي شده مگه؟؟؟

پسره: اخه ديروز بهش زنگ زدم ازش پرسيدم كجايي؟؟؟گفت با دوستم سارا بيرونم.

رفيق پسره :خو اين چه ربطي به خيانت داره:|||؟؟؟

پسره :اخه من ديروز با سارا رفته بودم سينماD:
.
.
.
عاقا تو امتحان ریاضی داشتم عین... مینوشتم یهو دیدم ی سایه افتاد رو برگم ترسیدم بالا سرمو نگاه کردم دیدم ی اقای مسن با سرکچل چشمای قلمبیده و قرمز وشکم گنده با صدایی کلف بهم گفت خسته نباشی .............. 
پس چی فکر کردین داشتم تقلب میکردم تازه نمرمم شد19
.
.
.
رفتم خونه میبنیم لپ تاپم وسطه، میگم کی اینو آورده بیرون؟

بابام میگه : شلوغش نکن، بچه ی همسایه اومده بود داشت تلویزیونو

خراب میکرد، اینو دادم بهش راحت باشه.
.
.
.
ﺑﺎﺑﺎ : ﻣﻨﻮ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻯ ﻳﺎ ﻣﺎﻣﺎﻧﻮ؟
ﭘﺴﺮﺑﭽﻪ : ﻫﺮ ﺩﻭ ﺗﺎﺗﻮﻧﻮ
ﺑﺎﺑﺎ : ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﻡ اﻣﺮﻳﻜﺎ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﻩ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ
ﺗﻮﻛﺠﺎ ﻣﻴﺮﻯ؟
ﺑﭽﻪ : ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ
ﺑﺎﺑﺎ : ﺧﻮﺏ ﺍﻳﻦ ﻳﻨﻰ ﺗﻮ ﻣﺎﻣﺎﻧﻮ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖﺩﺍﺭﻯ ﺩﻳﮕﻪ
ﺑﭽﻪ : ﻧﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﺑﺎﺑﺎ : ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﻡ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﻩ اﻣﺮﻳﻜﺎ
ﺗﻮﻛﺠﺎ ﻣﻴﺮﻯ؟
ﺑﭽﻪ : اﻣﺮﻳﻜﺎ :))
ﺑﺎﺑﺎ : ﭼــــــــــــــــــــــــــــــــﺮﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ ؟؟؟؟
.
.
.
.
ﺑﭽﻪ : ﭼﻮﻥ ﻗﺒﻼً ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﺑﻮﺩﻡ :)))
ﺑﺎﺑﺎ :|
.
.
.
.
هر نوزادی که مارو دید شروع کرد ب اه اه اه اه گفتن 
خب گودزیلا اه اه اه اه خودتی کثـــــــــافط
.
لایک= خب بچه راست میگه اهی دیگه
.
.
.
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﮔﻔﺖ : ﺩﺭﺳﺘﻪ که ﻭﻗﺘﯽ شاخ ﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﯼ ، ﺷﺎﺧﺖ ﺭﻭ ﻧﺸﮑﻮﻧﺪﯾﻢ ! ﻭﻟﯽ ﻫﻮﻝ ﺑﺮﺕ ﻧﺪﺍﺭﻩ ! ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ! نه ! ﻃﺮﻓﺪﺍﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻫﺴﺘﯿﻢ :))
.
.
.
قانون نانوشته ای از نیوتون :
ﺍﮔﺮ ﺍﻣﻮﺭ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﯽ ﺑﺪﺗﺮ ﻣﯿﺸﻦ ؛ ﺍﮔﺮ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﮐﻨﯽ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺑﺪﺗﺮ ﻣﯿﺸﻦ !
.
.
.
لا مصبا این قدر تبلیغ کرم حلزون رو پخش کردن که آدم هر وقت حلزون میبینه دوست داره بره ی امضا ازش بگیره

 

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: چهار شنبه 15 خرداد 1392برچسب:طنز,جک,مطلب طنز,مطالب باحال,خنده دار,لطیفه, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 میگم شماهم اینجورید شب با اعتماد به نفس تمام برنامه میریزید که صب زود پاشید برید کتابخونه درس بخونید که حتما اینده کشورتونو بسازید بعد صب که گوشیت زنگ میخوره پرتش میکنین تو دیوار میگی استراحت ذهنم خیلی مهمتره از اینده مملکت به خوابت ادامه میدی ایااا یا من فقط مریضم؟؟؟والا ارادس من دارم اخه؟؟؟

.

.

.

.

.

.

کارنامه ایرانی ها:

زبان انگلیسی = ۱۹
عربی = ۱۵
زبان فارسی = ۱۳
عاشق خودمونم یعنی

.

.

.

میخواستم به دوستم اس بدم،اشتبا فرستادم

یارو بهم اس داده: بی شعور کصافت عوضی الاغ … مزامحم نشو

بعد دوباره اس داده میگه: شوخی کردم، اشتبا گرفتی!!

مردم شیرین عقل شدن به قرآن !

.

.

.

باز منو کاشتی رفتی چیست؟ 


اعتراض نهال به باغبان وظیفه نشناس....

.

.

.

سر جلسه امتحان ، مدادم تنها کسی است که از مغزش استفاده میکند !

.

.

.

بـــه یه سری هام باید گف زیاد با خودت حال نکـــن حامله میشیا !!!‬

.

.

.

سلامتی خودم که به همه دخترای قد بلند چشم ابرو مشکی گفتم دوست دارم 

ولی یه نفرشونم جوابمو نداد :D

.

.

.

سر امتحان استادها سوالاتی میدن که ما تا حالا ندیدیم ؛ در عوض ما هم جواب هایی میدیم که اونا به عمرشون ندیدن !

.

.

.

یکی اس داده میگه از آشناهاتم..خلاصه بعد از پونزده تا اس ک مشخصات تمام جد وآبادمو توش نوشته و هزار تا قسم وآیه ک بابا من آشنام چرا ج نمیدی.بهش اس دادم خب اسمت؟ میگه حدس بزن!! گفتم حداقل ی راهنمایی کن. میگه خیلی دوسم داری!!
الان من موندم کدوم یک از مخاطب خاص هام میتونه باشه!! جرات نمیکنم حدس هم بزنم!

.

.

.

دیروز با بابام دعوام شد داد زد خدا مگه من چی کار کردم که این رو به من دادی خواستم بهش بگم چی کرده ولی روم نشد!!!

.

.

.

تبلیغات میکنن پکیج قاصدک ....
از 5 ماه تا شش سال در عرض 60 روز 
کودک دلبند شما انگلیسی و فارسی حرف میزند... :|:|
آخه ادم مومن بچه ی 5 ماه بعد دوماه که میشه 7 ماه انگلیسی میحرفه
واقعا من یکی ک کپ کردم 
تبلیغات ما داریم!

.

.

.

آقایون و خانمای دانشجویی که ترم آخر نیستن دقت کنن .
قدر ترم آخر نبودنتون رو بدونید
آخه ترم آخریا دیگه نمیتونن بگن که 
"خدایا غلط کردم از ترم بعد درس میخونم."

.

.

.

من وقتی میرم ی مهمونی که خیلی هم باهاشون رودربایستی دارم ی سکوت مسخره که حکم فرمامیشه اونوقت از شکمم صدای حیوانات ماقبل تاریخ درمیاد که همه میگرخن!اصن ی وضعی!!!!!!!!!!!!باغ وحشیه واسه خودش!!!!!!
شمام مثه منیدعایا؟!!
.
.
.
شمامیدونید که صده ینی صدسال ویادهه ینی ده سال حالاهمین الان چیزی به ذهنم اومد عایاپنجه ینی پنج سال نه اصن داریم یانداریم؟اصن طوری روان پریش شدم سراین موضوع که نگو^_^
.
.
.
از حمام اومدم بیرون، مامانم تا منو دیده، دستاشو برده بالا و میگه خدا رو شکر ک دخترنشدی، وگرنه نمیدونستم تورو چجوری شوهر بدم و مجبور بودم تن لشتو تا آخر عمر تحمل کنم!!!
من میدونم سر راهیم:-(((((( (ب حمین برکط)

من مامان واقعیمومیخام
.
.
.
من موقع تعارف خوراکی به دوستم:
میخوای ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چیزی که توفکرمه :
بگو نه لعنتی جون مادرت بگو نه
دوستم هم با اشتیاق فراوان آره عزیزم دست گلت درد نکنه..............
من در اون لحظه ))))))))))))))
لال بشم الهی..........
کوفت بخوری..............

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: سه شنبه 14 خرداد 1392برچسب:طنز,جک,مطلب طنز,مطالب باحال,خنده دار,لطیفه, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: سه شنبه 14 خرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

این مطلب فقط جنبه طنز و شوخی داره و امیدوارم هیچ یک از بازدید کنندگان گلم ناراحت نشوند ...

متن در ادامه مطلب...


ادامه مطلب
نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: دو شنبه 26 فروردين 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 را گبی در دبیرستان سالانه جان 20نفر را میگیرد

چاقی سالانه جان 30هزار نفر را میگیرد

وان حمام سالانه جان 340 نفر را میگیرد

رعدو برق سالانه جان 10هزار نفر را میگیرد

ترن هوایی سالانه جان 6 نفر را میگیرد

کوسه ها سالانه جان 5 نفر را میگیرند

کرگدن ها سالانه جان 2900نفر را میگیرند

هواپیماها سالانه جان 1200نفر را میگیرد

اتشفشان ها سالانه جان 845نفر را میگیرد

گوزن ها سالانه جان 130نفر را میگیرند

قندیل های یخی سالانه جان 30 نفر را میگیرند

 

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: دو شنبه 26 فروردين 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 اقا چن وقته دچار یه مریضیه روحی شدم. اونم اینکه اگه کسی بم زنگ بزنه تا قط کرد 10 ثانیه به موبایلم خیره میشم تا بنویسه هزینه ی اخرین تماس شما ............ بعد یادم میاد اون زنگ زده گوشیو میزارم جیبم

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: شنبه 24 فروردين 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 بعضيام هستن همچين ميگن ما متولد فلان ماه هستيم كه انگار ژنِ برتر دارن |:
بابا بهترين !!!
عند مرام !!
اصل بامعرفتا !!!!
د آخه مهربوووون !!
اصن شما متولد تیر ماه...خوبه؟ ؛)

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: شنبه 24 فروردين 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 مردی که با صدای بچه گونه با نوزاد صحبت میکنه ٬ اگه معنی نگاه اون طفل معصوم رو بفهمه ، خودش باید آروم و بی صدا از کادر خارج بشه و دیگه برنگرده …

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: شنبه 24 فروردين 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 اگه يه وقت جنگ بشه و من اسير نيروهاي دشمن بشم‏...
حتي اگه شكنجه ام كنن دوام ميارم و اطلاعاتي بهشون نميدم...‏
حتي اگه بهم برق وصل كنن...‏
حتي اگه ناخن هام رو با انبر دست بكشند...‏
حتي اگه با ميخ دستم رو به ديوار بدوزند دوام ميارم...‏
ولي به جون خورزو خان؛ به خاك استيو جابز قسم نميتونم تحمل كنم كه ببندنم به يه صندلي و يه تلويزون بزارن رو به روم كه مرتب تبليغ هاي بي مزه و چرت و پرت "تبرك‏"‏ رو پخش ميكنه...بخدا اين يكي رو نميتونم تحمل كنم‏!‏‏!‏‏!‏
‏(‏يني اينقدر از تبليغ هاي تبرك متنفرم‏)‏

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: شنبه 24 فروردين 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 دختره نوشته بود : " نرو !! دردناک ترین التماس دنیاست !! :( "
.

.
بعد من رفتم زیر استاتوسش کامنت گذاشتم :ولی به نظر مــن نرو یکی از بهترین نرم افزارهای رایت سی دیه !!
اصن این دخترها الکی با همه چیز احساسی برخورد می کنن :|

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: شنبه 24 فروردين 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 ديديد اگه يه نفر يه مدت طولاني از يه جايي وارونه (سر و ته‏)‏ آويزون بشه چه شکلي ميشه؟‏
اعتراف ميكنم وقتي بچه بودم فكر ميكردم آدمايي كه اون ور كره زمين زندگي ميكنن يه همچين حسي بهشون دست ميده‏!‏‏!‏‏!‏

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: شنبه 24 فروردين 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 جان من این فروشنده هایی که جلوی در مغازه وامیسن تا میخوای لباسا رو نگاه کنی میگن بفرمایید،شلوار میخواستی نمیذارن به لباس نگاه کنی رو میخوام با دو تا دستام خفه کنم.شاید پول نداشته باشم کصافط...

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: شنبه 24 فروردين 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 عاخه اين چه وضشه ديگه؟!!!
مكالمات ما ها و دكترا:
- دكتر جون سرم درد ميكنه....
-چيزي نيس عصبيه!!!
- اق دكتر زير بغلم ميخاره !!!
- عصبيه درس ميشه
- داداش حالت خوبه؟!!!
- عصبيه عزيزم نگران نباش
- تو دكتري يا MP3 PLAYER ؟؟
- عصبيه گلم چيزيت نيس
- خو ادم كمي تا قسمتي حسابي 7 سال تو اون دانشگاه يونجه خوردي يا قرص اعصاب؟!!!
يني اون چوب بستنيا كه ميكنن تو حلق ملت با زاويه 45 درجه تو حلق همچين دكترايي....
من ديگه برم قرص اعصاب بخورم....

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: شنبه 24 فروردين 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 همین که بگی :
زندگی ، خیلی خوب و زیبایی !
از هزار تا فحشِ خوار و مادر بدتره براش ...

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: شنبه 24 فروردين 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 میری آدامس اوربیت بخری، بقاله به جای بقیه پول، بهت آدامس شیک میده!!
بنظر شماچرا آیا!

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: شنبه 24 فروردين 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 آقا شماهم مثل منید؟
از لیوان یکبارمصرف حداقل 5بار، از ژیلت یکبار مصرف حداقل 10 بار(بستگی به نوعش داره)،از راپید یکبار مصرف از ترم دوم تا ترم آخر و ... استفاده میکنم!
بیچاره کمپانی های سازنده با چه امیدی اینارو یکبارمصرف میسازن.خب یکم رعایت کنین کم مصرف کنین :-)

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: شنبه 24 فروردين 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 روزی لقمان در کنار چشمه ای نشسته بود . مردی که از آنجا می گذشت از لقمان پرسید : چند ساعت دیگر به ده بعدی خواهم رسید ؟
لقمان گفت : راه برو . آن مرد پنداشت که لقمان نشنیده است.
دوباره سوال کرد : مگر نشنیدی ؟ پرسیدم چند ساعت دیگر به ده بعدی خواهم رسید ؟
لقمان گفت : راه برو . آن مرد پنداشت که لقمان دیوانه است و رفتن را پیشه کرد .

زمانی که چند قدمی راه رفته بود ، لقمان به بانگ بلند گفت : ای مرد ، یک ساعت دیگر بدان ده خواهی رسید .
مرد گفت : چرا اول نگفتی ؟
لقمان گفت : چون راه رفتن تو را ندیده بودم ، نمی دانستم تند می روی یا کند .
حال که دیدم دانستم که تو یک ساعت دیگر به ده خواهی رسید .

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: شنبه 24 فروردين 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

متن در ادامه مطلب


ادامه مطلب
نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

 

یکی از فانتزیامم اينه كه:
.
.
با لحن جدی و خسته
به یه دکتر بگم:
لطفا حاشیه نرو دکتر!!
بعد بلند شم و از پنجره مطبش به افق خیره بشم و بگم:
فقط بگو چند روز دیگه زنده می مونم؟؟ 

 

یکی از فانتزیام اینه که کنکور اول بشم بعد خبرنگارا بیان حمله کنن سمت من. بعدش تو ازدهام جمعیت محو شم برم پی کار خودم
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که تو افق پنهان شم
بعد فانتزیایی که میان. تو افق محوشن رو با دمپایی ابری انقد بزنم که
صدای گرگ دربیارن تو افق....... 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فـانـتزیام اینه کــه
کنترل تلویزیون خونمونو بردارم
بـرم دم این مغازه های صـوتی تصویری،
این تلویزیونایی کـه گـذاشتن پشت ویترینو خاموش کنم !
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که توی یه پارک شلوغ شروع کنم به دویدن و همزمان با موبایلم بگم : لعنتیا تا من نگفتم هیچکس شلیک نکنه ،
کلی آدم بیگناه اینجا هست !
.
.
.
توهم در حد سراب های بیابان های ۱۵۰ درجه آمازون …
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ که ﺑﺎ مخاطب خاصم دعوا ﮐﻨﻢ ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﺍﺯش ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﻡ ﺳﯿﮕﺎﺭمو ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﻢ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﻏﺮﻭﺏ ﻧﺎﭘﺪﯾﺪ ﻣﯿﺸﻢ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﺰﻧﻪ ﻟﻬﻢ ﮐﻨﻪ ﺑﻌﺪ مخاطب خاصم ﺑﺒﯿﻨﻪ و “ﭼﯿﺮﯾﮏ ﭼﯿﺮﯾﮏ ﭼﯿﺮﯾﮏ”(صدای کفششه!) ﺑﺪﻭﻭﻩ ﺑﯿﺎﺩ ﭘﯿﺸﻢ ﺑﮕﻪ آه ﺧﺪﺍی ﻣﻦ ! ﺗﻮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻣﻨﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺰﺍﺭﯼ … ﻣﻨﻢ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﯾﺮﻩ و بعدش ﺩﻭﺗﺎ ﺳﺮﻓﻪ ﮐﻨﻢ و ﺑﻤﯿﺮﻡ … پسره ﻫﻢ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﮐﻨﻪ !!!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که...
تو دانشگاه یکی از اساتید تهدیدم کنه ک بهت صفر میدم...
بعد منم در حضور همه برم جلوش سرمو بکوبم ب دیوار بگم...
منو از نمره میترسونی من زندگیمو باختم استاد...
برو از خدا بترس.... 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
از فانتزیای اصلیم اینه که واسه یه سرماخوردگی ساده برم دکتر یهو بگن بیماری لاعلاج داری و فقط ۱ سال زنده میمونی ! منم ۱۱ماه با این راز تو سینم زندگی کنم تا اینکه یه روز که خیلی اطرافیان یا همکلاسیام اذیتم کردن این راز رو فاش کنم و همه تو بهت و حیرت به هم نگاه کنن و زبونشون بند بیاد … منم در همین حین صحنه رو به سمت نور افق ترک کنم و در نور محو بشم و هرچی صدام کنن و دنبالم بیان بهم نرسن و بقیه ی عمرشونو تو حسرت و غم و احساس عذاب زندگی کنن کصـافـطــا !!!
اخیرا هم به این شکل کاملش کردم :
بعد که ۱سال تموم شد به نحو عجیبی زنده بمونم و قیافه و هویتمو عوض کنم برم تو کلاس به عنوان یه شاگرد جدید بشینم که از خارج اومده ؛ بعد عذاب وجدانشونو ببینم حال کنم !
تخیل در حد جنگ ستارگان هندی 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که وقتی یک ثانیه مونده مایکروویو زمانش تموم شه، خاموشش کنم!
اصلا احساس خنثی کردن بمب تو ثانیه آخر بهم دست میده! 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از عجیبترین فانتزیامم اینه
واسه امتحانا درس بخونم 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیامم اينه كه:
.
.
با لحن جدی و خسته
به یه دکتر بگم:
لطفا حاشیه نرو دکتر!!
بعد بلند شم و از پنجره مطبش به افق خیره بشم و بگم:
فقط بگو چند روز دیگه زنده می مونم؟؟ 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
يكي از فانتزيام اينه كه وقتي يكي داره تو فانتزيش توي گرد غبار يا دود محو ميشه
از اون طرف دودا بگم پخخخخخخخخخخخخخخ بعد سكته ناقص بزنه بعد بميره
بعد منم تو چاهي كه از فرط خنده حفر كردم سقوط كنم
بعد اون دنيا يقمو بگيره از پل صراط پرتم كنه پائين!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که سر جلسه امتحان بشیینم بعد با نگاه کردن به سوالات, پاینش بنویسم :
.
.
.
"مَردی نَبُوَد فتاده را پای زدن .. گر دست فتاده ای بگيری مَردی
بعد برگه رو تحویل بدم برم!!!
ما همچین آدمی هستیم....

 

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

زنها مثل اطو هستند هم مصرفشان بالا است هم زود داغ می كنند البته بدون بخارش هم بدرد نمی‌خورد.

 زن ها مثل پیاز هستند ظاهر سفید و ظریفی دارند اما باطنشان اشك آدم رو در می‌آورد.

 زنها مثل سكوت هستند با كوچكترین حرفی می شكنند.

 زنها مثل چراغ راهنمایی هستند هر چقدر هم با آنها حرف بزنی باز هم مرتب رنگ عوض می كنند.

 زنها مثل تخت خوابگاه هستند نو و تازه هایشان كمیابند و كهنه هایش هم سرو صدا زیاد می كنند.

 زن ها مثل الكل هستند دیر بجنبی همه شان می پرند.

 زنها مثل ظرف سفالی هستند بدون رنگ و لعاب جلوه ای ندارند.

 زنها مثل كامپیوتر هستند یك بار خودش را میگیری و یك عمر لوازم جانبی آنرا.

 زنها مثل كیك خامه ای هستند با نگاه اول آب از لب و لوچه آدم آویزان میشود اما كمی بعد دل آدم را میزند.

♦ زنها مثل بچه ها هستند تا وقتی كه ساكتند خوبند

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

  یکی‌ از فانتزیام اینه سر امتحان الکی‌ هی‌ کفه دستمو نگا کنم

مراقب احساس زرنگی کنه بیاد خفتم کنه ببین هیچی‌ کفه دسم نیست....
بعد بش بگم زرشک !ضایع شدی ؟؟؟
اصن به عشق همین حرکت میرم دانشگاه !!!!

 ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیام اینه که به استاد ایمیل بزنم راجب موضوع تحقیق ازش نظرخواهی کنم اونم که صد در صد موافقه بعدش یه تحقیق اماده از قبل و بهش بفرستم بگم زِ ِ کی استاد چی فکر کردی سرعت عمل دارم دراین حد...

 ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

 یکی از فانتزیهام اینه یه جا که خیلی شلوغه گوشیم زنگ بخوره
بگم : آره ، آره ، حواستون باشه ؛ زنده می خوامش !

 ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیهام اینه تو یه روز برفی برم کوه و یه دفه ی گوله(!) گنده برفی دنبالم کنه ...اونقد بدووووووووم ....اخرشم له شم!!!!

 ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیهام اینه وقتی دارم از پل هوایی رد میشم یه دفه بشکنه و بیفتم............اخ چ حالی میده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

يكي از فانتزيام اينه كه در بعضي شرايط بحراني يا ساعت برنالد داشته باشم يا قولِ چراغ جادو.

 ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیام اینه که :
توی بیمارستان،یه پرستار فوق العاده زیبا وجذاب
از اتاق عمل سریع میاد بیرون و
داد میزنه:آقای دکتر؟آقای دکتر؟بیمار داره از دست میره
من درحالی که لبخندی پرمعنا برلب دارم سرمو میندازم پایین و از توی کشو دستکشمو در میارم
... پرستار بلندتر و با التماس میگه:آقای دکتر عجله کنید ،قلبش از حرکت ایستاده
من بازهم با لبخندی معنا دار دستکشارو دستم میکنم
ایندفعه همهءپرستارا ودکترا از اتاق میریزن بیرون و فریاد میزنن آقای دکتر آقای دکتر بیمار داره میمیره
من که دسکشامو دستم کردم با خونسردی به چهرهءتک تکشون نگاه میکنم و میگم:
آقای دکتر طبقه بالا تشریف دارن
بعد سطل آبو با پام هول میدم جلو و همینجور که دارم زمینو تی میکشم توی مه و غبار ناپدیدشم.

 ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیام اینه برم توی یه کافه و وقتی بار من امد گفت چی میل میکنید، مثه تو فیلما بهش بگم: همون سفارش همیشگی! و سیگارم رو در بیارم و روشن کنم و محو موسیقی در حال پخش شدن توی کافه بشم!

 ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیام اینکه وقتی دارم درس میخونم کنترل تلویزیونو بردارم اعضای خانواده رو کلهُــــــــم muteکنم

 ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیام اینه که با دایال آپ به اینترنت وصل میشم و به بقیه بگم که سرعتش از ADSL بیشتره

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

  ديشب داشتم كتاب ميخوندم برق رفت ... يه نيم ساعتی زير نور چراغ قوه گوشيم كتاب رو خوندم تا برق باز بياد ... اين نيم ساعتو تا آخر عمرِبچم تو سرش ميزنم ... ميگم ما زير نور چراغ قوه به بدبختی كتاب ميخونديم ... اونوخ شما اينجوري !!!

*********جوک های جدید و خنده دار**********

هیچ لذتی اندازه ی این که یه بچه ی کوچولو دستشو دراز کنه طرفت که یعنی بقلم کنی نیس و حال نمیده!!! اصن یه لذت عجیبی داره!!!

 *********جوک های جدید و خنده دار**********

از دار و ندار دنيا6 7 تا دوست دختر دارم يكي از يكي شكاك تر 
اصن داغونما..

*********جوک های جدید و خنده دار**********

ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﯾﻪ دوست دخدر ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ،
ﮔﻔﺘﻢ خوووب ﻻﺑﺪ ﺻﺎﺣﺒﺶ ﺩﺍﺭﻩ ﺩﻧﺒﺎﻟﺶ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻩ،
ﺍﺯ ﺭﻭ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﺮﺵ ﺩﺍﺷﺘﻢ، ﺗﻤﯿﺰﺵ ﮐﺮﺩﻡ،
ﺑﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﻣﺤﻞ ﺗﺤﻮﯾﻠﺶ ﺩﺍﺩﻡ...
ﺑﻌﻠﻪ ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﻦ ^_^

 *********جوک های جدید و خنده دار**********

ﻣﯿﮕﻢ , ﺷﻤﺎﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﻋﮑﺴﺘﻮﻥ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﻣﯿﻔﺘﻪ ﻫﻤﺶ ﻣﯿﺸﯿﻨﯿﻦﻧﯿﮕﺎﺵ
ﻣﯿﮑﻨﯿﻦ ﯾﺎﻓﻘﻂ ﻣﻦ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯾﻢ ... ؟؟؟؟

*********جوک های جدید و خنده دار********** 

دقت کردین تو فیلم های ترسناک طرف میخواد فرار کنه هیچ وقت ماشینش روشن نمیشه؟

*********جوک های جدید و خنده دار********** 

یه برف هم نمیاد .......:(...........بریم برف بازی کنیم ......برف بریزیم تو یقه مردم

*********جوک های جدید و خنده دار**********

 انشای این هفته
علــــم بهــــتر اســت يـا پــــــــــرايد . . ؟

*********جوک های جدید و خنده دار**********

اومدم خونه مادرم نمازش تموم شده بود، داشت دعا مي كرد ... تا منو ديد گفت: اينو مي گما خدا ....

نمي دونم داشت پشت سر من به خدا چي مي گفت ...

*********جوک های جدید و خنده دار**********

اقا من یه کشف بزرگی کردم :
حرف R همون حرف P هست فقط خسته بوده پاهاشو باز کرده !
حرف Z همون حرف N هست فقط خوابیده !
حرف @ هم همون a هست فقط مقنعه سرش کرده !
وااااااااااااای چقدر باهوشم ^_^

*********جوک های جدید و خنده دار**********

من نميدونم اين مامانا که وسايل خودشون رو يه جايي ميزارن,
بعد خودشونم يادشون ميره کجاس ...
چه جوريه که تو پيدا کردن وسايلي
که ما به اصطلاح تو 7 تا سوراخ موش قايم ميکنيم تبحر خاصي دارن!!!

*********جوک های جدید و خنده دار**********

روز مبادا چه روزی است
دقیقا یک روز پس از خرج کردن پس اندازهای روز مبادا

*********جوک های جدید و خنده دار**********

سه چیز تو زندگی هست که اگه رعایت کنین آدم موفقی میشین!
حالا برید تحقیق کنید این سه تا چیز چیه!
اینجوری هم نگام نکنید، من اگه خودم بلد بودم که الآن اینجا نبودم!!!!!!!! 

*********جوک های جدید و خنده دار**********

یه روز هـم باید این سازنده ی جمله :
” گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی ” 
رو بیارن چار کیلو غوره بدن دستش ، همه هــــم صبر کنن، ببینم چه جوری میخاد حلـوا درست کنه ؛
بعد همون دیگُ بکنی تو چشـاش با این جمله ساختنش^_^

*********جوک های جدید و خنده دار**********

یکی از بدی‌های هدفُن اینه که
همش فکر می‌کنی دور و ورت داره یه اتفاقی میفته که تو ازش خبر نداری!

*********جوک های جدید و خنده دار**********

!^_^!طبق آخرین آمار
آدم‌ها دو دسته هستند :
” دوستت دارم‌ها ” … و ” منم همینطورها ” !

*********جوک های جدید و خنده دار**********

انقدرحال میکنم بااینایی که مواظب وسایلاشون هستن
بعدمیان قایمشون کنن که خراب نشن،گمشون میکنن! :دی

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

  بابام میبینه که دارم فیسبوک چک میکنم میگه:همش توفیسبوکی!بادوستات می فیسبوکی؟؟! منم گفتم پـَـ نـَـ پـَـ من مارک زوکر برگم، اوضاع کاربران فیسبوک رو چک میکنم یه وقت کم و کسری نداشته باشن!!!! بابام گفت دِ نـَـ دِ تواگه مارک زوکر برگ بودی پول شارژ ADSL رو از من نمیگرفتی! گفتم:مگه شماهم دِ نـَـ دِ میدونی؟؟گفت: پـَـ نـَـ پـَـ فقط تو میدونی!

•••••••••• د نه د •••••••••

دندون به زبون می گه اگه یه کوچولو گازت بگیرم بریده میشی. زبون میگه دِ نـَـ دِ اگه موقع حرف زدن یه حرکتو اشتباه بیام کل 32 تاتون باید بریزید بیرون..

•••••••••• د نه د •••••••••

دوستم میگه من خیلى تنهام ! میگم نـــــــه این حرفو نزن . هیچكس تنهانیست! من از تنهایی درت میارم. میگه واقعا؟ یعنی میخوای با من باشى؟ میگم دِ نـَـ دِ برات همراه اول میخرم...

•••••••••• د نه د •••••••••

دوستم پریده تو استخر داد میزنه میگه شنا کنم ؟
میگم دِ نـَـه دِ بزار اهنگ تایتانیک بزارم اروم غرق شو…

•••••••••• د نه د •••••••••

یه روز مامانم خونه نبود بابام غذا درست کرد . ماشاالله همه غذا رو سوزوند. اومدیم با مرام بازی دراریم تا آخر غذا رو خوردم . وقتی غذا تموم شد بابام برگشته میگه تموم شد؟میگم اره،مگه مشکلیه؟میگه دِ نـَـه دِ خاک بر سر از قحطی برگشتت الحق که آشغال خوری بچه .

•••••••••• د نه د •••••••••

هر 39 روز يكبار يادي از دوستاتون بكنيد فكر كردي برا دلتنگي ميگم؟
دِ نه دِ براي اين ميگم كه اگه مرده بود اقلا به مراسم چهلمش برسيد!

•••••••••• د نه د •••••••••

داداشم ازم پرسید راسته میگن کاشف الکل رازیه؟ منم گفتم : د نـَـــــــه د هم کاشفش رازیه هم مصرف کنندش

•••••••••• د نه د •••••••••

دارم میرم آنتالیا دوست دخترم میگه میشه عزیزم منم ببری ؟میگم د نـَـــــــــــه د مگه ادم با کباب میره تو چلو کبابی......

•••••••••• د نه د •••••••••

حموم بودم، مامانم می زنه به در می گم بـــله ؟ می گه حمومی ؟ می گم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اینجا لندنه، صدای منو از رادیو بی بی سی می شنوی. میگه : دِ نـَـه دِ در زدم بگم مهمونها اومدن دختراشون هم رفتن تو اتاقت داران با کامپیوترت کار میکنند ، لباس و حوله ات رو هم از پشت در برمیدارم که امشب رو لندن بمونی تا فهم درست جواب دادن رو یاد بگیری، آها یه چیز دیگه احتمالا آبگرمکن رو هم خاموش میکنم

•••••••••• د نه د •••••••••

زن در حالی که در آینه نگاه میکنه به شوهرش میگه:
من جدیدا خیلی وحشتناک، چاق و زشت به نظر میرسم.. لطفا یه چیز خوب بگو یه کم حالم بهتر بشه
شوهر: دِ نــــــــــــــــــَـــــ ـــه دِ بیناییت فوق العادست عزیزم

•••••••••• د نه د •••••••••

عروسی داداشم بود دیدیم نیست ، رفتم پیداش کردم دیدم داره اس ام اس بازی میکنه!
گفتم برادر من دیگه از این کارات دست بردار؛ گفت د ِ نه د ِ این یه کیس تازست.

•••••••••• د نه د •••••••••

عمو زنجیر باف ! بَله
زنجیر منو بافتی ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــ !
پشت کوه انداختی ؟
دِ نه دِ

•••••••••• د نه د •••••••••

یه نفر داشته چایی میخورده یهو یه خرمگس افتاد تو چاییش بهش گفتن بگیر بندازش تو سطل گفت : د ِ نه د ِ بایستی هرچی خورده برگردونه تو لیوان

•••••••••• د نه د •••••••••

رفتم دکتر از منشیه می پرسم دکتر هست؟ میگه بله می خوایید برید پیششون؟
د نه د اومدم ببینم اگه این وقت شب هنوز تو مطبند، تلاش شبانه روزیشون رو سرمشق زندگیم قرار بدم و برم

•••••••••• د نه د •••••••••

امتحان داشتیم به دوستم میگم نخوندم تقلب میرسونی میگه دِ نـَـه دِ اونوقت نمرت مثل من میشه گفتم پـَـَـ نــه پـَـَـــ توقع داری نخونده من بهت تقلب بدم نمره تو مثل من بشه؟

•••••••••• د نه د •••••••••

از دل برود هر آن که از دیده برفت دِ نـَـه دِ اون روشن دل که نمی بینه تکلیفش چیه؟

•••••••••• د نه د •••••••••

بابام اومده میگه تو اخبار گفته خاویار تقلبی اومده،مواظب باشا.
دِ نـَـه دِ آخه پدره من،من خاویار خورم یا تو یا هفت نسل قبلمون!

•••••••••• د نه د •••••••••

دوستم پریده تو استخر داد میزنه میگه شنا کنم ؟
میگم دِ نـَـه دِ بزار اهنگ تایتانیک بزارم اروم غرق شو…

•••••••••• د نه د •••••••••

با رفیقم رفتیم سینما، بعد میگه: کاش دوست دخترتم میاوردی! د ن د اگه قرار بود اون بیاد که تو سبیل کلفت رو نمی آوردم!

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 وقتی پدرم روزنامه میخونه روزنامه رو وسط آسمون و زمین تو هوا جلوی صورتش نگه میداره، اعتراف میکنم بچه که بودم یواشکی میرفتم پشت روزنامه طوری که پدرم منو نبینه و با مشت چنان میکوبیدم وسط روزنامه، پاره که میشد هیچ، عینکش می افتاد و بابا کل مطلب رو گم میکرد. کلاً پدرم 30ثانیه هنگ میکرد. بعد یک نگاه عاقل اندر سفیهی به من میکرد و حرص میخورد. اما هیچی بهم نمیگفت و من مانند خر کیف میکردم. تا اینکه یه روز پدرم پیش دستی کرد و قبل از من روزنامه رو کشید و با داد گفت: نکن بچـه. منم هول شدم مشت رو کوبیدم تو عینکه بابام. عینک شکست. من 5 روز تو شوک بودم!!

∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞

اعتراف میکنم تا سنه 13-12 سالگی تحت تاثیر حرفای مادربزرگم که خیلی تو قید و بند حجاب بود با روسری می‌شستم جلوی تلویزیون مخصوصا از ایرج طهماسب خیلی خجالت میکشیدم. زیاد میخندید فکر میکردم بهم نظر داره!!

∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞

اعتراف میکنم بچه که بودم همیشه دلم میخواس یه جوری داداش کوچیکمو سر به نیس کنم! رفتم بقالی مرگ موش بگیرم آقاهه که میدونس چه فسقل مشنگیم بجاش آرد بهم داد منم ریختم تو قابلمه نهار! سر سفره وقتی همه شروع کردن به خوردن یهو گریه‌ام گرفت! با چشای خیس تا ته غذامو خوردم ک همه با هم بمیریم!!

∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞

احمقانه ترین کار زندگیم این بود که سعی کردم مفهوم ای دی اس ال رو برا مادربزرگم توضیح بدم!!

∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞

اعتراف میکنم راهنمایی که بودم به شدت جو گیر بودم، همسایگیمون یه خانومه بود که تازه از شوهرش طلاق گرفته بود، شوهره هم هر روز میومد و جلو در خونش سر و صدا راه مینداخت، خیلی دلم واسه خانومه میسوخت. یه روز که طرف اومده بود عربده کشی، تصمیم گرفتم که برم و جلوش در بیام. رفتم تو کوچه و گفتم آهای چیکارش داری؟ یارو یه نگاه بهم انداخت و یه پوزخندی زد و به کارش ادمه داد، منم سه پیچش شدم، وقتی دید من بیخیالش نمیشم گفت اصلا تو چیکارشی؟ منم جوگیر، گفتم لعنتی زنمه!!

∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞

سوار اتوبوس شدم، رفتم تو، قسمت آقایون پیش یه آقایی نشستم و از خستگی خوابم برد، نزدیک مقصد دیدم زانوم درد میکنه فهمیدم آقایه کناری 3-2 بار با کیفش کوبیده تو پام تا بیدارم کنه چون میخواست پیاده بشه و من جلوش رو گرفته بودم، خیلی شاکی نگاش کردم، راننده هم بالا سرم بود. آقاهه گفت : ببخشید خانم 5 بار صداتون کردم نشنیدین، ترسیدیم. اعتراف میکنم برای اینکه ضایع نشم که مثل خرس خواب بودم وانمود کردم که کَر هستم و با زبون کر و لالی و طلبکارانه عصبانیتم رو نشون دادم، مرد بیچاره اینقدررررر ناراحت شده بود 10 دفعه با دست و ایما و اشاره از من معذرت خواهی میکرد!!

∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞

تو عروسی نشسته بودم یه بچه 3 ، 4 ساله اومد یک هسته هلو داد بهم، منم نازش کردم هسته رو گرفتم انداختم زیر میز، چند ثانیه بعد دیدم دوباره آوردش، این دفعه پرتش کردم یه جای دور دیدم دوباره آورد!! می خواستم این بار خیلی دور بندازمش که بغل دستیم بهم گفت آقا این بچس سگ نیست! طرف بابای بچه بود!!

∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞

با کلی شوق و ذوق رفتم خونه، می گم پدر جان استادمون گفت بین همه ی کلاس ها، من بالاترین نمره رو گرفتم. می گه: ببین دیگه بقیه چقدر خنگن..

∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞

به مامانم می‌گم می‌خوام یه خونه جدا بگیرم و مستقل بشم؛ می‌گه برو... برو مستقل شو... برو ایدز بگیر.......!!!

∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞

و یك تجربه دردناك كه برا خودم اتفاق افتاده هیچ وقت به رنگ قرمز و آبی رنگ شیر توالت اعتماد نكن!!!!!!!!!

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

داستانی بسیار زیبا و آموزنده

 

به خواندنش می ارزه !!!


ادامه مطلب
نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 اینبار شخصیت شناسی از روی امضاء را گذاشتم که به نظر خودم که خیلی به واقعیت نزدیکه و جالبتر و قابل استناد تر اینکه این نتایج تحقیق دو دانشمند بر روی ۴۵٠٠٠ مرد و زن در ٢١ کشور جهان می باشد !!!


ادامه مطلب
نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 هر وقت تو زندگی به یک در بزرگ که روش یه قفل بزرگه برخورد کردی،نترس و ناامید نشو ,چون اگه قرار بود باز نشه جاش دیوار میذاشتن 


بزرگترین افسوس آدمی این است که حس میکند میخواهد اما نمیتواند,و به یاد می آورد زمانی را که میتوانست اما نخواست. 

خیلی تلخه که ببینی یک آهو اسیر پنجه های یک شیر شده ,ولی تلختر ازون اینه که ببینی یک شیر اسیر چشمای یک آهو شده. 

برای انسانهای سخت بن بست وجود ندارد چون آنها بر این باورند که یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت. 

روزی دروغ به حقیقت گفت:مایلی با هم شنا کنیم؟ حقیقته ساده لوح پذیرفت وقبول کرد.آن دو باهم به کناره ساحل رفتند و حقیقت لباسش رادرآورد. دروغ حیله گر لباسهای او را پوشید، از آن روز به بعد همیشه حقیقت عریان و زشت است و دروغ در لباس حقیقت زیبا و فریبنده .

تو ویترینه زندگی به عروسکی که مال تو نیست و نمیتونی به دستش بیاری دل نبند،چون مطمئن باش عروسکی که داری رو هم از دست میدی. 

کسانی که به آنان عشق می ورزیم از بیشترین قدرت برای آزردن ما برخوردارن.


دنیا را بد ساختند.کسی را که دوست داری،دوستت ندارد,کسی که تو را دوست دارد،تو دوستش نداری,اما کسانی که همدیگر را دوست دارند به رسم و آئین زندگانی به هم نمی رسند.واین رنج است، زندگی یعنی این.

افسوس آن زمان که باید دوست بداریم کوتاهی میکنیم،آن زمان که دوستمان دارند لجبازی میکنیم،و بعد بابت آنچه از دست رفت آه ه ه میکشیم. 

زندگی مثه یک پله قدیمیه,به این فکر نکن که اگه تنها ازش رد شی دیرتر خراب میشه,به این فکر کن که اگه خراب شد یکی باشه دستتو بگیره


نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 سلام دوستان عزیز !!!

با انجام این تست خود را بهتر بشناسید

 

 

اگر مایلید اطلاعات بیشتری در مورد شخصیت خودتان و خصوصیاتی که باعث می‌شوند دیگران، شما را بیشتر دوست داشته باشند، پیدا کنید، به تست زیر با کمال صداقت پاسخ دهید:


۱- فرض کنید شما مشخصه‌ی صورت کسی می‌باشید، کدام قسمت از صورت او هستید؟

الف - چین وچروک  ب - لکه  ج - خال زیبایی  د - کک‌ومک  ت - لبخند

۲- دوست دارید چه نوع پرنده‌ای باشید؟

الف - شباهنگ  ب - جغد  ج - عقاب  د - فلامینگو   ت - پنگوئن

۳- کدام ‌یک از آلات موسیقی را دوست دارید؟

الف - پیانو ب - ویلون   ج - سازدهنی  د - گیتار  ت - دف

۴- کدام‌یک از برنامه‌های تلویزیونی برای شما جالب ‌تراست؟

الف – اخبار و برنامه‌های مستند  ب - فیلم‌های درام و زندگی‌نامه  ج - هیجانی و پلیسی  د – عشقی و ماجرایی  ت – کمدی و کارتون

۵- کدام‌یک از بازی‌های شهربازی را بیشتر دوست دارید؟

الف - هیچ‌کدام ب - قطار یا قایق  ج - نمایش و اجرای کمدی  د – چرخ‌وفلک و وسایلی که سریع می‌چرخند ت - ترن‌های هوایی سریع‌السیر

۶- آیا شما به اشتباهات خوتان می‌خندید؟

الف - هرگز  ب - به ‌ندرت  ج - برخی مواقع  د - به‌طور معمول  ت – همیشه

۷- اگر دوست شما سربه ‌سرتان گذاشت، چه عکس‌العملی نشان می‌دهید؟

الف - عصبانی می‌شوید   ب - ناراحت می‌شوید  ج – برای‌تان جالب است   د – تلافی می‌کنید  ت - چندین برابر تلافی می‌کنید

۸- اولین چیزی که صبح موقع بیدارشدن به فکرتان خطور می‌کند، چیست؟

الف – کار و یا تحصیل ب – مشکلات زندگی  ج - صبحانه  د - روزی که در پیش دارید  ت – کاری که تا شب انجام خواهید داد

۹- در زندگی‌تان چه شعاری دارید؟

الف - وقت طلاست ب - سحرخیز باش تا کامروا باشی ج – آن‌چه برای خود می‌پسندی، برای دیگران هم بپسندد – زندگی‌کن و به دیگران هم اجازه‌ی زندگی‌کردن بده ت - بی‌خیال باش ” هرچه بادا باد “

۱۰- آیا به همه‌ی حیوانات علاقه‌مندید؟

الف - هرگز ب – تعداد کمی از حیوانات   ج - برخی از حیوانات  د - بیشتر حیوانات  ت - تمام حیوانات

۱۱- شما لبخند می‌زنید؟

الف - هرگز   ب - به‌ ندرت   ج - گاهی ‌وقت‌ها   د - اغلب  ت – آن ‌قدر زیاد که برخی فکر می‌کنند دیوانه هستم

۱۲- نظر دیگران راجع‌به شما اغلب کدام مورد است؟

الف - بی ‌رحم  ب - سرد و بی‌احساس ج – زیبا  د - دوست‌ داشتنی   ت -  خوش ‌گذران

۱۳- شما احساس عشق و قدردانی خود را نشان می‌دهید؟

الف - هرگز ب - به ‌ندرت ج - گاهی د - اغلب  ت - حداکثر تا جایی که امکان دارد

۱۴- شما اعتقاد دارید که برای شاداب ‌بودن، باید ساعت‌هایی از روز را فقط صرف خودتان کنید؟

الف - هرگز  ب - به احتمال زیاد نه  ج - گاهی  د - بله  ت - البته، تا جایی که امکان دارد

۱۵- آیا زندگی شما با برنامه‌ریزی پیش می‌رود؟

الف - حتی در تعطیلات هم برنامه ‌ریزی می‌کنم  ب - همیشه برنامه‌ریزی می‌کنم  ج - بستگی به روز هفته دارد  د - در‌صورت امکان اجازه می‌دهم که خودش پیش ‌آید  ت – همیشه بدون برنامه ‌ریزی روزها را طی‌می‌کنم

نتیجه‌گیری آزمون:

حال امتیازات خود را جمع کنید.
گزینه‌ی «الف»۱ امتیار
گزینه‌ی «ب» ۲ امتیاز
گزینه‌ی «ج» ۳ امتیاز
گزینه‌ی «د» ۴ امتیاز
گزینه‌ی «ت» ۵ امتیاز

اگر امتیاز شما بین ۱ تا ۲۰ باشد:

بدین‌معنی است که شما «سوسن سفید» هستید. مردم شما را به‌خاطر پشت‌کارتان، از جان‌ودل مایه گذاشتن‌تان و موفقیت‌های‌تان، تقدیرمی‌کنند. اهداف مشخصی دارید و فکرتان بر کارتان متمرکز است. احساس‌تان را به‌سختی ابراز می‌کنید. یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های شما این است که چگونه در برابر افراد مختلف ظاهرشوید. اندیشه‌های‌تان کمی متمایل به بدبینی است. اعتماد‌به‌نفس دارید ولی در باطن، گاهی به خود اعتماد ندارید. قادرهستید که هدفی تعیین کنید و به آن برسید. گاهی‌وقت‌ها دنیا را با دیدی باریک‌بین می‌نگرید. احساس می‌کنید که وقت کمی برای رسیدن به آرزوهای‌تان دارید.

مواظب باشید جدی بودن‌تان، شما را از دنیای اطراف دورنکند. خونسرد باشید و از زندگی‌تان لذت ببرید. کارهایی انجام دهید که از آن‌ها لذت می‌برید. با انجام این دستورات، قوه‌ی خلاقیت‌تان شکوفا می‌شود. سعی‌کنید بیشتر بخندید و با دیگران در تماس باشید.

اگر امتیاز شما بین ۲۱ تا ۵۴ باشد:

بدین‌معنی است که شما یک گل «رز» هستید. کمی تیغ دارید اما زیبایی‌های بسیاری دارید. حس شوخ‌طبعی دارید ‌از شنیدن لطیفه لذت‌می‌برید. مردم دوست دارند دوروبر شما باشند. خونگرم هستید. دوستان صمیمی بسیاری دارید. زندگی را با دید واقع‌بینانه می‌نگرید. آگاه هستید که زندگی از خوبی‌ها و بدی‌ها تشکیل شده است. قادرید شانس خودتان را با توجه به سرمایه‌هایی که دارید، امتحان کنید. سخت‌کوش هستید و به اهداف‌تان پای‌بندید. دوست دارید خودتان باشید و این مسأله به شما اعتمادبه‌نفس می‌دهد. مشکل‌ترین مسأله در زندگی‌تان یکنواخت بودن مسائل است. یکنواختی در هر مسأله‌ای شما را آزار می‌دهد و باعث کسل شدن روحیه‌‌تان می‌شود.

به شما پیشنهاد می‌گردد که افق دیدتان را وسیع‌تر کنید. مسائل جدیدی را تجربه و کشف کنید. آن‌گاه متعجب خواهید شد که چه نتایج زیبایی به‌دست آورده‌اید و مهم‌تر از همه این‌که فراموش نکنید که در همه‌چیز دنبال زیبایی بگردید به‌خصوص در خودتان.

اگر امتیاز شما بین ۵۵ تا ۷۵ باشد:

بدین‌معنی است که شما یک گل «آفتابگردان» هستید در بستری از گل‌های رز. یک ویژگی بارز در شما وجود دارد که باعث گرمادهی به دیگران و جلوه‌گری شما می‌شود. در وقت لازم، جدی هستید اما دوستان‌تان شما را به‌عنوان یک شخص شوخ‌طبع می‌شناسند. از گفتن لطیفه لذت می‌برید. مایل‌اید که با افراد جدید و جالبی در زندگی‌تان آشنا شوید. با افرادی که هیچ‌وقت نمی‌خندند، راحت نیستید. دید مثبتی به زندگی دارید. در همه‌چیز به‌دنبال خوبی‌ها هستید. بیدی نیستید که با هر بادی بلرزید. گرم، دوست‌داشتنی و اجتماعی هستید و هرکدام از این صفات، می‌تواند دلیلی برای خوب‌بودن شما باشد. انرژی نامحدودی دارید ولی انگیزه‌تان کم است. برای شما مشکل است که فقط بر روی یک کار متمرکز شوید.
به شما پیشنهاد می‌گردد که اجازه دهید مردم روی جدی شما را هم ببینند همان‌طور که چهره‌ی شاد شما را می‌بینند. در این‌صورت می‌خواهند که همیشه با شما باشند. به احساسات دیگران احترام بگذارید. از این‌شاخه به آن‌شاخه نپرید و کاری را که دوست دارید، انتخاب کنید و تا پایان، آن را انجام دهید


نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 دختـری با مادرش در رختخواب 

درد و دل می کرد با چشمی پر ز آب 
 


گفت مادر، حالم اصلا ً خوب نیست 
زندگی از بهر من مطلوب نیست



گو چه خاکی را بریزم بر سرم 
روی دستت باد کردم مادرم



سن من از "٢۶" افزون شده 
دل میان سینه غرق خون شده



هیچکس مجنون این لیلی نشد 
شوهری از بهر من پیدا نشد



غم میان سینه شد انباشته 
بوی ترشی خانه را برداشته



مادرش چون حرف دختر را شنفت 
خنده بر لب آمدش آهسته گفت



دخترم بخت تو هم وا می شود 
غنچه ی عشقت شکوفا می شود



غصه ها را از وجودت دور کن 
این همه شوهر یکی را تور کن



گفت دختر، مادر محبوب من 
ای رفیق مهربان و خوب من



گفته ام با دوستانم بارها 
من بدم می آید از این کارها



در خیابان یا میان کوچه ها 
سر به زیر و با وقارم هر کجا



کی نگاهی می کنم بر یک پسر 
مغز یابو خورده ام یا مغز خر؟



غیر از آن روزی که گشتم همسفر 
با سعید و یاسر و ایضا ً صفر



با سه تا شان رفته بودیم سینما 
بگذریم از ما بقیه ماجرا



یک سری، هم صحبت یاسر شدم 
او خرم کرد، آخرش عاشق شدم



یک دو ماهی یار من بود و پرید 
قلب من از عشق او خیری ندید 
 


مصطفای حاج قلی اصغر شله 
یک زمانی عاشق من شد بله 
 


بعد هوتن یار من فرهاد بود 
البته وسواسی و حساس بود 
 


بعد از این وسواسی پر ادعا 
شد رفیقم خان داداش المیرا 
 

بعد او هم عاشق مانی شدم 
بعد مانی عاشق هانی شدم 
 

بعد هانی عاشق نادر شدم 
بعد نادر عاشق ناصر شدم 
 

مادرش آمد میان حرف او 
گفت: ساکت شو دگر ای فتنه جو 
 

گرچه من هم در زمان دختری 
روز و شب بودم به فکر شوهری 
 

لیک جز آنکه تو را باشد یک پدر 
دل نمی دادم به هر کس این قدر 
 

خاک عالم بر سرت، خیلی بدی 
واقعا ً که پــوز مـــادر را زدی!

 

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 دختـری با مادرش در رختخواب 

درد و دل می کرد با چشمی پر ز آب 
 


گفت مادر، حالم اصلا ً خوب نیست 
زندگی از بهر من مطلوب نیست



گو چه خاکی را بریزم بر سرم 
روی دستت باد کردم مادرم



سن من از "٢۶" افزون شده 
دل میان سینه غرق خون شده



هیچکس مجنون این لیلی نشد 
شوهری از بهر من پیدا نشد



غم میان سینه شد انباشته 
بوی ترشی خانه را برداشته



مادرش چون حرف دختر را شنفت 
خنده بر لب آمدش آهسته گفت



دخترم بخت تو هم وا می شود 
غنچه ی عشقت شکوفا می شود



غصه ها را از وجودت دور کن 
این همه شوهر یکی را تور کن



گفت دختر، مادر محبوب من 
ای رفیق مهربان و خوب من



گفته ام با دوستانم بارها 
من بدم می آید از این کارها



در خیابان یا میان کوچه ها 
سر به زیر و با وقارم هر کجا



کی نگاهی می کنم بر یک پسر 
مغز یابو خورده ام یا مغز خر؟



غیر از آن روزی که گشتم همسفر 
با سعید و یاسر و ایضا ً صفر



با سه تا شان رفته بودیم سینما 
بگذریم از ما بقیه ماجرا



یک سری، هم صحبت یاسر شدم 
او خرم کرد، آخرش عاشق شدم



یک دو ماهی یار من بود و پرید 
قلب من از عشق او خیری ندید 
 


مصطفای حاج قلی اصغر شله 
یک زمانی عاشق من شد بله 
 


بعد هوتن یار من فرهاد بود 
البته وسواسی و حساس بود 
 


بعد از این وسواسی پر ادعا 
شد رفیقم خان داداش المیرا 
 

بعد او هم عاشق مانی شدم 
بعد مانی عاشق هانی شدم 
 

بعد هانی عاشق نادر شدم 
بعد نادر عاشق ناصر شدم 
 

مادرش آمد میان حرف او 
گفت: ساکت شو دگر ای فتنه جو 
 

گرچه من هم در زمان دختری 
روز و شب بودم به فکر شوهری 
 

لیک جز آنکه تو را باشد یک پدر 
دل نمی دادم به هر کس این قدر 
 

خاک عالم بر سرت، خیلی بدی 
واقعا ً که پــوز مـــادر را زدی!

 

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

هر حیوانی در طبیعت دارای خصوصیاتی است که برای انسان هم قابل توجه می­باشد، برخی از این ویژگیها  خوب و برخی هم بدند. بنده با توجه به معلومات و آموخته­هایم به ویژگی برخی حیوانات و حشرات به تناسب آن خلقیات در انسان اشاره می­کنم. ببینیم ما کدامیک از آنها را دارا هستیم، اگر خوبند که چه بهتر و اگر بدند، اصلاح کنیم تا خود را شبیه آن حیوانات نکنیم.

 

سگ= وفاداری, بد زبانی و پرخاشگری(اخلاق سگی !!!)

خوک=بی غیرتی

خرس= حماقت، پر خوابی

خروس= سحر خیزی و غیرتمندی 

شتر= دور اندیشی ,کینه ورزی(کینه شتری !!!)

اسب= نجابت

خر= نفهمی( خریت !!!) 

کلاغ= خفا در امور زنا شوئی

مار= نیش زبان و طعنه (زبان فلانی از نیش مار بدتره !!!)

عقرب= تندی زبان

چلپاسه(مارمولک)=خشم سریع در صورتِ پا روی دُم نهادن

گرگ= حرص و دزدی(در صورت حمله گرگ ها به گله بر طبق طبع خود تا به حیوان میرسند او را خفه میکنند به سراغ بعدی می روند تا بالاخره ١٠ یا ٢٠ تا کشته و فقط یکی یا دوتا بدرند !!!)

بُز و  بوزنه(میمون)= شیطنت

شیر= قدرت طلبی

گاو= پر خوری

مرغ= تمکین و اطاعت از همسر 

مگس=روی عیوب و کثافات نشستن

گربه=بی وفائی

روباه=حیله گری و ته مانده خوری

مورچه = آینده نگری

کلیز(زنبور)=سخت کوشی و پربازده ای


واقعا توجه کردید چقدر آدمهایی از این دست دور و بر ما هستند !!؟


نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 شما آدم نرمالی هستید در صورتیکه :

.
.
.
۱- عضو فیس بوک باشید

۲- تلفن موبایل داشته باشید

۴- وقتتان را برای خواندن این مطلب تلف می کنید

۵- متوجه نشدید که در این مطلب شماره ۳ وجود ندارد

۷- الان چک کردید ببنید آیا شماره ۳ هست یا نه

۸- شماره ۶ کجاست؟

۹- اکنون لبخند می زنید

۱۰- شماره ۱ کجاست ؟

۱۱- هه هه هه رفتید چک کنید ببنید شماره یک هست؟
.
.
.
.
جداً فکر می کنید آدم نرمالی هستید؟؟ {-96-}{-103-}{-96-}{-103-}

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: دو شنبه 2 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 میخوام یه ترفند جدید یادتون بدم امیدورام که خوشتون بیاد.

میتونید با یک کارت شارژ 2 تومنی یا 5 تومنی و کدی که پایین میدم حدودا 3 برابر افزایش شارژ داشته باشد .

 

البته شارژ 5 تومنی باشه بیشتر شارژ اضافه میشه .

 

این ترفند هم فقط 2 بار واسه هر سیمکارت جواب میده به نظرم از 5 تومنی استفاده کنید بهتره چون 2 تومنی زیاد شارژ اضافه نمیکنه. 2 بار امتحان کنید 2 تا شارژ 5 تومنی

 

بیشتر از 2 بار بزنید خط مسدود میشه !!!

 

از سمت راست به چپ :

 

 

 

 

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: دو شنبه 2 مرداد 1391برچسب:3برابر شارژ,شارژ ایرانسل,ترفند ایرانسل,ترفندشارژ ایرانسل, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

از طریق لیلنک زیر میتوانید به راحتی عضو شبکه فیس نما شوید.

سایته خیلی خوبیه.

 

 

برای  عضویت اینجا کلیک کنید.

نویسنده: Mehdi ׀ تاریخ: سه شنبه 5 تير 1386برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 15 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , mehdi300022.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com